تاریخ انتشارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹ - ۰۸:۲۶
کد مطلب : ۲۴۱
۰
plusresetminus
"اکوسیستم عظیمِ داده" چیست؟/ بخش اول

کرونا و کسب و کارهای شبکه‌ای

ایدۀ شکل‌دادن اکوسیستم عظیمِ داده (Greater Data Ecosystem) به طور خلاصه می‌گوید به جای این‌که هر سازمان از داده‌های درونی خود برای استخراج اطلاعات استفاده کند، همۀ داده‌های زنجیرۀ ارزش در اختیار همۀ بازیگران اکوسیستم قرار بگیرد و هر بازیگری اطلاعات مورد نیاز خود را از استخر اطلاعات استخراج و آن را با سایر ذی‌نفعان اکوسیستم به اشتراک بگذارد.
کرونا و کسب و کارهای شبکه‌ای
بروز اپیدمی کرونا سبب  ایجاد تغییرات وسیع و عمیقی در الگوی رفتار مصرف‌کنندگان، به ویژه در چارچوب گرایش بیشتر به سوی خریدهای الکترونیکی و هم‌چنین تحولاتی جدی در مدیریت زنجیرۀ تامین کسب و کارها شد.
در سال‌های اخیر شاهد ایجاد ظرفیت تکنولوژیک مورد نیاز برای شکل ‌دادن تغییرات بنیادین در الگوی مدیریت زنجیره تامین بوده‌ایم. فناوری‌هایی هم‌چون امکانات و تکنیک‌های پردازش کلان‌داده، هوش مصنوعی و بلاک‌چین، به ویژه از منظر نقش آن در توسعه قراردادهای هوشمند و ایجاد زیرساخت‌های مدیریت دموکراتیک داده، زمینه را برای تغییر الگوی مدیریت زنجیرۀ تامین و حرکت اکوسیستم‌های تولید و تجارت به سوی مدل کسب و کار شبکه‌ای فراهم کرده‌اند. حالا به نظر می‌رسد کرونا در این انبار باروت کبریت کشیده‌ است و پس از این باید منتظر موج‌هایی از تغییرات انفجاری باشیم.
پست‌نوین در این یادداشت که بر گرفته از مقاله‌ای با عنوان "اکوسیستم
 عظیمِ داده" در وب‌سایت زنجیرۀ تامین دیجیتال است، به بررسی این موضوع پرداخته است.
 
دیتا، نفت عصر جدید است 
از سال 2006 که کلایو هامبی برای نخستین بار این جمله را به کار برد؛ می‌توان گفت تا امروز تقریبا هر کسی به هر بهانه‌ای این جمله را در معرفی هر کسب و کاری می‌گنجاند. این عبارت با وجود کاربرد زیاد و نکته درستی که به آن اشاره می‌کند؛ نه خیلی بدیهی و نه لزوما صحیح است. در واقع باید گفت که داده‌های گوناگون، مانند نفتی که از منابع گوناگون استخراج می‌شود، دارای "ارزش‌های حرارتی" متفاوتی هستند.
به طور مشخص
در حوزه مدیریت زنجیرۀ تامین، که در آن فشارهای ناشی از بحران پاندمی کرونا، ارتقای کارایی تکنیک‌ها و رویه‌های "تصمیم گیری مبتنی بر داده" را از یک آرمان به یک ضرورت تبدیل کرده است؛ اگر این جمله که "داده، نفت عصر جدید است" را به فعالان صنعت تحویل دهید با این سوال کلیدی مواجه خواهید شد: "کدام داده؟"

کرونا چگونه منجر به تغییر پاردایم در "نظام مدیریت اطلاعات" شد؟
پیش از این در پست نوین مطالب مفصلی در مورد الگوی تصمیم‌گیری مبتنی بر داده و تفاوت‌های آن با سیستم‌های قدیمی‌تر نظام‌های اطلاعات مدیریت و پیشتیبانی از تصمیم ارائه شده است.
بروز پاندمی کرونا، تاثیری هم‌چون یک زلزله قدرتمند بر ساختار زنجیرۀ تامین جهانی و سطح ثبات، قابلیت اتکا و کارایی آن داشت.
اولین و ساده‌ترین واکنش فعالان مدیریت زنجیرۀ تامین به این تحولات، شتاب دادن به روند نوسازی سیستم‌های تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری بود.
بحران کرونا به خوبی نشان داد در دنیای پرشتاب و به‌هم‌‌‌پیوسته امروز، که نیروهای شکل ‌دهندۀ فرصت و تهدید به سادگی و سرعت مرزهای میان کسب و کارهای مختلف و فاصله‌های جغرافیایی را در می‌نوردند؛ اتکا به داده‌های استاتیک و تجمیعی برای مدیریت فرآیندها و رویه‌ها، دیگر به هیچ عنوان کارایی ندارد و استفاده از دادۀ دقیق، موردی و زنده، با استفاده از امکانات و تکنیک‌های تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری مبتنی بر داده، دیگر نه یک مزیت رقابتی، بلکه یک ضرورت حیاتی است.

گام بعدی؛ ارتقای کیفیت داده
درس‌های بحران کووید 19 برای فعالان حوزه مدیریت زنجیرۀ تامین محدود به لزوم نوسازی تکنیک‌های قدیمی مدیریت اطلاعات نبود.
در بنگاه‌های پیشرو، که بهترین زیرساخت‌ها و فناوری‌های موجود برای عصاره‌کشی از داده‌های سازمان و کاربرد آن در رویه‌های تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری مورد استفاده بوده است نیز، شکاف میان کارایی فعلی نظام تصمیم‌گیری و سطح کارایی مورد نیاز برای تاب‌آوری در برابر بحران‌های بعدی، دره عمیقی است که برای پر شدن آن نمی‌توان صرفا به رشد تکنیک و فناوری جمع‌آوری و پردازش داده امید بست.
به نظر می‌رسد سرعت و شدت پیچیده شدن مسائل مدیریت زنجیره تامین، به مراتب بیشتر از شتاب رشد فناوری‌های مورد استفاده در نظام‌های مدیریت اطلاعات بنگاه است و ما برای جبران این اختلاف باید با تغییر نگاه خود به منابع دادۀ در دسترس، هم‌زمان با رشد کارایی تکنیک‌های تحلیل داده، کیفیت مخزن داده‌ها را نیز ارتقا دهیم. اما این کار چگونه ممکن است؟

اکوسیستم عظیمِ داده؛ گام بعدی ارتقای کارای
خاصیت حیرت‌انگیز داده‌ها، هم‌افزایی ناشی از برقراری ارتباط میان آن‌هاست. میزان اطلاعاتی که می‌توان از یک مجموعه داده متصل و مرتبط با یکدیگر بیرون کشید، با بزرگ شدن دامنه داده‌های در دسترس به صورت نمایی رشد می‌کنند.
این رشد، بیشتر و ارزش‌
آفرین‌تر خواهد شد اگر بزرگ شدن مجموعۀ دادۀ در دسترس، علاوه بر افزایش عمق جمع‌آوری داده از یک بخش کاری یا یک سازمان، از طریق افزایش وسعت منابع داده و متصل شدن مخازن داده‌ در بخش‌های گوناگون یا سازمان‌های مختلف به یکدیگر صورت بگیرد.
 ایدۀ شکل دادن "اکوسیستم عظیمِ داده" به طور خلاصه می‌گوید به جای این‌که هر سازمان از داده‌های درونی خود برای استخراج اطلاعات استفاده کند و این اطلاعات در یک شبکه ارتباطی میان مجموعه‌ای از ذی‌نفعان یک زنجیره ارزش توزیع شوند؛ همۀ داده‌های زنجیرۀ ارزش (با قید ملاحظاتی) در اختیار همۀ بازیگران اکوسیستم قرار بگیرد و هر بازیگر اکوسیستم اطلاعات مورد نیاز خود را از این استخر دادۀ اشتراکی استخراج و آن را در یک شبکۀ ارتباطی با سایر ذی‌نفعان اکوسیستم به اشتراک بگذارد.

الگویی قدیمی با کاربردی جدید
ایده یکپارچه‌سازی مخزن‌های داده برای افزایش پتانسیل استخراج اطلاعات آن‌ها، به هیچ عنوان ایده تازه‌ای نیست. از زمانی که ERPها و بعدتر سیستم‌های تحلیل داده غیرساخت‌یافتۀ مبتنی بر هوش مصنوعی، جایگزین سیستم‌های قدیمی "اطلاعات مدیریت" شدند، این رویکرد در مقیاس سازمانی مورد آزمایش قرار گرفته و کارایی و ارزش خود را ثابت کرده است و ما نیز در برخی از مطالب پست‌نوین به بررسی نمونه‌هایی از آن پرداخته‌ایم.
کاربرد جدید این الگوی قدیمی اما، که ترجمان عملی مدل کسب و کار شبکه‌ای است، برداشتن مرزهای میان منابع داده سازمان‌های مختلف و یکپارچه‌سازی مخزن داده در سطح اکوسیستم یا به تعبیر دیگر شکل دادن یک "اکوسیستمِ داده"  است.
طبیعتا کاربرد این الگو فراتر از مرزهای بنگاه، علاوه بر مسائل و پیچیدگی‌های فنی، چالش‌هایی در سطح مدیریت و حکم‌رانی بنگاه ایجاد می‌کند که بر طرف ساختن آن نیاز به نگاهی تازه در حوزه دانش مدیریت، فناوری‌های نوین برای کنترل و توزیع داده و زیرساخت‌ها و ابزارهای حقوقی، مالی و مدیریت ریسک جدید دارد.
در قسمت‌های بعدی این یادداشت به بررسی ظرفیت‌های خلق ارزش "اکوسیستم عظیمِ داده"، چالش‌های پیش روی آن و ابزارهای مورد نیاز برای غلبه بر این چالش‌ها می‌پردازیم.   
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما