مدل کسب و کار در صنعت پست، به یک تغییر عمیق نیاز دارد و بسیاری از جنبههای کسب و کار پستی با توجه به شرایط امروز، با منطق اقتصادی سازگار نیست.
نویسنده در این یادداشت، بر ایجاد تغییر در وضعیت کنونی کسب و کارهای پستی و بازسازی آن بر اساس منطق اقتصادی ارائه خدمات تاکید میکند. پیشنهاد او برای تغییر این وضعیت آن است کهبخشهای مختلف زنجیره ارزش خدمات پستی باید بعنوان کسب و کارهایی مستقل شناخته شوند و در قالب قواعد بازار آزاد با یکدیگر به همکاری و تعامل بپردازند. او معتقد است که تبدیل این خدمات به کسب و کارهای مستقل، علاوه بر خلق ارزشافزوده بیشتر و توسعه فرصتهای تجاری به تنظیمگری در سرمایهگذاری و ارائه خدمات کمک میکند و در نهایت نیز مدیریت و هماهنگی میان واحدهای مختلف زنجیره ارزش به صورت موثرتری انجام میشود. بخش اول این یادداشت،به تبیین مزایای این پیشنهاددر حوزه جمعآوری و تحویل مرسولات پستی پرداخته است.
آیا عصر تمرکز در خدمات سپری شده است؟
شرکتهای ملی پست، در همه کشورهای جهان، از گذشتههای دور، شبکه کاملی از واحدهای قبول مرسولهها و سیستمی بزرگ برای تحویل روزانه نامهها در سراسر کشور را در اختیار داشتند. هر چند تا سالها، ایجاد تشکیلاتی بزرگ و منظم و نتایج حاصل از راهبری چنین سیستمهای بزرگی، چرخهای ارتباطات در سطح جامعه را روان میکرد و به حرکت وامیداشت، ولی آیا شبکههای پستی، هنوز هم به چنین تشکیلات یا الزاماتی نیاز دارند؟
به نظر شما اگر به جای قرن نوزدهم، امروز میخواستیم یک سیستم پستی را از پایه تعریف و ایجاد کنیم، آیا باز هم نظامی برای تحویل روزانه مرسولات به تمام نقاط جهان میساختیم؟ و اصرار داشتیم تا همه فرآیندهای قبول، تفکیک، توزیع و تحویل در مالکیت یک سازمان واحد باشند؟
باید قبول کرد که شرایط دیگر مثل گذشته نیست، متنوع شدن نیازها و به تبع آن خدمات، ابزارهای تازه برای خرید و ارائه خدمات پستی، ظهور رقبای تازهای که نقش و جایگاه پست را از یک ابزار ارتباطی به ابزار دسترسی تغییر دادهاند، تجربههای جهانی در حوزه خصوصیسازی و بازارهای رقابتی، فراهم شدن امکان هماهنگی یکپارچه میان فعالیت واحدهای مستقل و در نهایت توسعه تجربههای مدیریتی در حوزه تعاملات B2B، صنعت پست را به سمت تبدیل زنجیره ارزش به مجموعهای از فعالیتها و کسب و کارهای مستقل سوق دادهاند.
آیا میتوان گفت که گروهی از کاربران، چنان ویژگیها و نیازهای متمایزی یافتهاند که میشود بر اساس تقاضای آنان، صورتهای تازهای از کسب و کار پستی را توسعه داد و در واقع نیاز به عرضه خدماتی با صرفه اقتصادی بیشتر پدید آمده است؟
«ارسال بستههای خرید الکترونیک»، «عودت کالا به خرده فروشان اینترنتی»، «بستههای بینالمللی فاقد اولویت زمانی» و «نامههای تراکنشی» (بعنوان بخشی از پست بروکراتیک) از جمله بخشها و خدماتی هستند که به عنوان پاسخ سوال فوق به ذهن متبادر میشوند ولی آیا نمیتوان امیدوار بود که ایجاد رویکردهای تجاری جداگانه (در این حوزهها) منجر به گسترش استفاده از خدمات پستی شود؟
بدون شک، تمرکز بر این موضوع، یعنی تفکیک خدمات در زنجیره ارزش پست از یکدیگر، چالش روبرو شدن با یک تابوی دیگر در این صنعت را نیز پیش میکشد: دریافت نرخ «واقعی» از کاربران عمدهتر و خودداری از پرداخت سوبسید به حجمهای کوچکتر، نامهها و بستههای ارسالی برای مشتریان خردتر، که به معنای قیمتهای بالاتر برای کاربران موردی یا دارای حجم سفارش کمتر خواهد بود؛ اتفاقی که برای همه کسب و کارها و صنایع روی میدهد. واقعیت آن است که در طول سالهای متمادی، تعرفههای پستی بر اساس هزینه کل عملیات تعیین شده است، نه مقتضیات تعامل تجاری با هر یک از مشتریان. سیستم قبول و تحویل مستقل
یک کسب و کار قبول و تحویل مجزا (از سایر بخشهای خدمات پستی) به چه چیزهایی برای بهینهسازی مدل کسب و کار نیاز خواهد داشت؟ اگر چنین کسب و کاری، بخشی از یک کلیت بهم پیوسته برای ارائه خدمات پستی نباشد، چه تاثیری در بهینهسازی نتایج اقتصادی خواهد داشت؟
آیا چنین کسب و کاری نمیتواند با سایر کسب و کارهای محلی (همچون نانوایی، سوپرمارکت یا توزیعکننده روزنامه) وارد تعامل شود؟ و از ظرفیتهای خالی خود در ساعات غیرپیک، برای تحویل خریدهای سوپرمارکتی مشتریان محلی استفاده کند؟ آیا این کسب و کارها نمیتوانند به ارایه نوعی از خدمات ارزشافزوده بر روی زیرساختهای قبول و تحویل پستی بپردازند، مثل حمل بستههای کوچک توسط سرویسهای اتوبوسرانی بین شهری؟
واقعیت آن است که حدود 80 درصد از مرسولههای پستی، میتوانند مدت زمان بیشتری در بخشهای قبول و توزیع باقی بمانند تا در کنار سایر بستهها، در یک روز معین از هفته و البته با هزینهای بسیار کمتر به مقصد ارسال شوند. آیا ارسال کنندگان این قبیل بستهها، باید برای حمل 20 درصد دیگر بستههای که نیاز به تحویل یک روزه دارند، سوبسید پرداخت کنند؟ پاسخ به طور قطع منفی است.
اگر بخشهای قبول و تحویل، تبدیل به کسب و کارهایی مستقل از سایر خدمات پستی شوند، رقابت در ارائه خدمات (چنانکه مطلوب رگولاتور است) افزایش خواهد یافت و از آن مهمتر در این شرایط، مشتری فقط هزینه خدماتی را خواهد پرداخت که واقعا به آن نیاز دارد، همانطور که اقتضای هر کسب و کاری است و در سایر بخشهای نظام اقتصادی هم اجرا میشود. پس چرا صنعت پست باید در این زمینه، متفاوت از سایر کسب وکارها عمل کند؟
با اجرای این تفکیک، فضا و فرصت تنوع بخشی به فعالیتهای نوآورانه گشوده میشود و با دقیقتر شدن اطلاعات مناطقی که ارایه خدمات پستی در آنها سودآور نیست، میتوان به عرضه سوبسیدهای هدفمند محلی اندیشید، یا با تغییر سطح و استانداردهای ارایه خدمات پستی، آنها را به سمت سودآوری بیشتر سوق داد.