در بررسی و تخمین سطح تقاضا برای دریافت خدمات پست لجستیک در هر صنعت، باید علاوه بر عامل تاثیر خدمات پست لجستیک در بهرهوری کانال فروش، عامل افزایش فشار رقابتی بر اثر کاهش تقاضا برای محصولات و خدمات صنعت را نیز در نظر گرفت.
در قسمت اول این یادداشت به معرفی مفهوم رشد صنعت و عوامل موثر بر آن پرداختیم و در قسمت دوم تاثیر نیروی تقاضا بر رشد صنعت پست لجستیک را نشان دادیم. پیشبینیها درباره رشد اقتصادی در سال آینده و بودجه پیشنهادی دولت، بیانگر کاهش تقاضا برای مصرف کالاهای SMCG ( کندمصرف)، به عنوان مشتریان استراتژیک صنعت پست لجستیک، در طول یک سال آینده است. در ادامه نشان خواهیم داد که کاهش تقاضا در حوزه کالاهای SMCG، لزوما تهدیدی برای صنعت پست لجستیک محسوب نمیشود و حتی میتواند به رشد تقاضا برای خدمات پست لجستیک منجر شود. همچنین تاثیر برخی عوامل محیطی دیگر بر تغییر تقاضا در صنعت پست لجستیک را بررسی میکنیم.
کاهش تقاضا برای کالاهای SMCG لزوما به معنای کاهش تقاضا برای خدمات پست لجستیک در توزیع این محصولات نیست. کاهش تقاضا در بازار این کالاها به معنای افزایش رقابت یا دقیقتر بگوییم تنازع میان تولیدکنندگان و عرضهکنندگان این کالاهاست!
آنچه تعیین میکند که در این تنازع، چه کسانی زنده میمانند و به حیات خود ادامه میدهند، این است که کدام یک از تولیدکنندگان و عرضهکنندگان، بهرهورتر عمل میکنند.
استفاده از خدمات پست لجستیک به عنوان ابزاری برای ارتقای بهرهوری کانال فروش، در این شرایط میتواند حتی با افزایش تقاضا مواجه شود!
به بیان دیگر میتوان گفت که هر اندازه تاثیر افزایش بهرهوری کانال فروش به واسطۀ استفاده از خدمات پست لجستیک در تولید و عرضه کالایی بیشتر باشد؛ اقبال به استفاده از خدمات پست لجستیک نیز در آن صنعت بیشتر خواهد شد.
این گزاره البته مستقل از همه تحلیلهای قبلی، به خودی خود صحیح و حتی میتوان گفت بدیهی است؛ اما تحلیلهای انجام شده، این نکته را به آن میافزاید که در بررسی و تخمین سطح تقاضا برای دریافت خدمات پست لجستیک در هر صنعت، باید علاوه بر عامل تاثیر خدمات پست لجستیک در بهرهوری کانال فروش، عامل افزایش فشار رقابتی بر اثر کاهش تقاضا برای محصولات و خدمات صنعت را نیز در نظر گرفت.
اثر ثروت؛ تغییر الگوی تقاضا در طبقات فرادست جامعه چه تاثیری بر بازار پست لجستیک دارد؟
پیش از این اشاره کردیم که رشد اقتصادی منفی و کاهش بودجه خانوار، چنان که از تحلیل تولید ناخالص داخلی بر میآمد، لزوما بر همه طبقات درآمدی جامعه به صورت یکسان تاثیر نمیگذارد.
اصلیترین دلیل ایجاد تفاوت در قدرت خرید طبقات مختلف درآمدی، نه تغییرات رشد اقتصادی، بلکه یک متغیر دیگر فضای اقتصاد کلان یعنی "تورم" است.
محرک تورم، رشد پایه پولی است که خود از رفتار نظام پولی کشور و تراز مالی دولت تاثیر میپذیرد. ملاحظه وضعیت تورمی یک سال گذشته و کسر بودجه حدود 200 هزار میلیارد تومانی دولت در بودجه سال آینده، نشان دهندۀ ادامۀ روند تورمی سنگین یک سال گذشته در سال پیش رو است.
اعوجاجی که تورمهای بالا در ساختار قیمتهای نسبی ایجاد میکنند و گرایش بازارهای مختلف نسبت به جنگ و تنش قیمتی، سبب میشود تا منابع اقتصادی جامعه از جیب ضعیفترین و فقیرترین مردم، به سمت ثروتمندترین آنها حرکت کند.
این حرکت منابع اقتصادی، هم در افزایش قدرت خرید طبقات فرادست حسب درآمد جاری آنها قابل مشاهده است و هم در افزایش ارزش خالص دارایی آنها.
افزایش ارزش خالص داراییهای طبقات فرادست اقتصادی، اثری رفتاری دارد که در علم اقتصاد از آن به عنوان اثر ثروت (wealth effect) یاد میشود. اثر ثروت به این معناست که افزایش ارزش خالص داراییهای یک فرد، حتی بدون افزایش قدرت خرید منابع درآمد جاری او، موجب کاهش علاقه به پسانداز و افزایش تقاضا برای مصرف میشود.
با این اوصاف میتوان گفت که در بخش طبقات فرادست اجتماع از نظر درآمدی، ما با رشد تقاضا مواجهیم که پیش از این نشان دادیم باعث کاهش ارزش و اثر بهرهوری در بازار میشود و به این ترتیب میدان نقشآفرینی برای خدمات ارتقا دهنده بهرهوری، از جمله خدمات پست لجستیک در حوزه کانال فروش را کاهش میدهد.
اما این تقاضا، فرصتهایی را نیز برای توسعه کسب و کار در اختیار شرکتهای پست لجستیک قرار میدهد. با افزایش تمایل طبقات فرادست به پرداخت هزینههای جاری و مصرفی، دریافت بهای اضافه برای ارائه یک تجربه مصرف متفاوت آسان و آسانتر میشوند.
پست لجستیک در این بخش از بازار شاید نتواند با اهرم ارتقای کارایی و کنترل قیمت دست به بازارگشایی بزند؛ اما ارتقای تجربه مشتری و افزایش آسودگی او، در قالب خدمات تجاری ویژه، فرصتی برای رشد و توسعه در اختیار صنعت قرار میدهد.
تغییر الگوی رفتار مصرفکننده بر اثر بیماری کرونا
در شرایط عادی و به طور عمومی فرض بر این است که رفتار مشتری در کوتاه مدت برای انتخاب کانال فروش تغییر عمدهای ندارد و اثرات تغییرات تقاضا برای محصول، با فرض همگن بودن توزیع مشتریان بر روی کانالهای فروش مختلف، به طور یکنواخت روی کانالهای فروش مختلف توزیع میشود.
اما در پی وقوع بحران ناشی از همهگیری ویروس کرونا و اعمال مقررات فاصلهگذاری اجتماعی و قرنطینه، ما شاهد یک مهاجرت گسترده از کانالهای فروش دیگر به حوزه تجارت الکترونیکی و عرضه محصول از طریق پست لجستیک هستیم.
پیش از بروز این بحران نیز البته، در ایران و جهان روند شتابانی از تحول در ترجیحات مشتری نسبت به کانال فروش قابل مشاهده بود؛ اما بروز بحران اپیدمی کووید 19 به این تغییرات سرعتی مضاعف بخشید.
از جزئیات تغییر الگوی خرید مردم در حال حاضر اطلاعات دقیقی در دست نیست. هر چند به نظر میرسد با اتکا به دادههای مربوط به فعالیت درگاههای پرداخت بانک مرکزی بتوان در این مورد به تخمینهایی رسید، اما به هر حال به نظر میرسد که روند این تغییرات آنقدر شدید باشد که در برخی از موارد حتی بتوان از اثرات تغییر تقاضای کل در برابر آن صرفنظر کرد.
اما باید در نظر داشت که میزان وفاداری مشتریان به این تغییر رفتار، پس از پایان دوران بحران کووید 19، عمیقا وابسته به میزان رضایتی است که از تجربه خدمات تجارت الکترونیکی و دریافت خریدهای خود از طریق خدمات پست لجستیک داشتهاند.
با توجه به تجاری شدن واکسن کووید19 به نظر میرسد در بازه زمانی یک ساله پیش رو بخش بزرگی از اثر مستقیم بحران ناشی از بیماری بر روی انتخاب کانال خرید برداشته شده باشد. در این شرایط رسیدن به تخمینی از تاثیر این بحران بر سطح تقاضای خدمات پست لجستیک، به ویژه در بخش B2C و خردهفروشی الکترونیکی، علاوه بر آمار تغییرات فعلی رفتار مصرفکننده نیازمند سنجش میزان رضایت او از تجربه این خریدها میباشد.