در قسمت نخست این یادداشت به بیان فلسفه دی.اچ.ال در مواجهه با بحران کرونا در شمال ایتالیا پرداختیم و گفتیم برای پیادهسازی این رویکرد در یک شرکت لجستیک چه محورهایی باید مورد توجه قرار بگیرد. در این بخش به بیان چالشهایی میپردازیم که دی.اچ.ال در مواجهه با این بحران باید آنها را مدیریت میکرد و تصمیمات دشواری را بررسی میکنیم که سازمان در مسیر مدیریت این چالشها اتخاذ کرد.
بحرانی فراتر از حجم فعالیت
در ابتدای ماه فوریه، با شروع بحران اپیدمی کرونا در اروپا و به ویژه شمال ایتالیا، هاب دی.اچ.ال در برگامو، به عنوان یکی از نقاط کلیدی شبکه دی.اچ.ال اکسپرس در این کشور و در سرتاسر اروپا، ناچار بود در کنار هاب دیگر دی.اچ.ال در ایتالیا، یعنی میلان، با سرعت و ظرفیتی بیشتر از همیشه فعالیت کند.
کارکنان دی.اچ.ال در برگامو، شب و روز، مشغول دریافت، پردازش و ارسال محمولههای پست لجستیک به سراسر کشور بودند. این محمولهها علاوه بر وسائل حفاظت شخصی در برابر کرونا، همچون ماسک، تجهیزات پزشکی، قطعات یدکی ماشینآلات بیمارستانی و دارو، شامل آن دسته از مرسولات تجارت الکترونیکی بود که با تشدید اقدامات حفاظتی و بسته شدن فروشگاههای سنتی، روز به روز تقاضا برای آنها بیشتر میشد.
اما در همان حال که هاب برگامو باید بار بخش مهمی از تقاضای روزافزون برای خدمات پست لجستیک در ایتالیا را به دوش میکشید؛ مشکل دیگری هم بر سر راه فعالیت دی.اچ.ال در این شهر کوچک کوهستانی وجود داشت. مشکلی که اصلا کوچکتر از افزایش ناگهانی ظرفیت و حجم فعالیت نبود.
با گذر زمان و ادامه اپیدمی کرونا در برگامو، هر روز این تصویر روشنتر از دیروز میشد که سیستم بهداشتی و مراقبتهای معمول، لااقل در کوتاه مدت، شانسی برای مهار بیماری ندارند و هر روز به تعداد مبتلایان و نرخ اشاعه بیماری در شهر افزوده میشد. در این شرایط اگر حتی یک نفر در هاب دی.اچ.ال در برگامو به کووید 19 آلوده میشد؛ نه تنها میتوانست موجب بیمار کردن تعداد بسیار زیادی از کارکنان و افزایش سرعت اشاعه بیماری در شهر شود؛ بلکه ممکن بود با از کار انداختن نیروها، عملیات هاب برگامو را نیز با چالش جدی یا حتی توقف مواجه سازد.
تهدیدات بیولوژیک، چالشی منحصر به فرد برای صنعت لجستیک
حضور خدمات لجستیک در میدان مهار تهدیدهای بیولوژیک، همچون بروز اپیدمیها، تفاوتی بنیادین با ارائه خدمات لجستیک در فجایع طبیعی و حوداث دیگر دارد. در زمان بروز وقایعی مانند سیل، زلزله یا طوفان، عملیات نجات "بعد از حادثه" آغاز میشود و هر چند محیط کار برای فعالان صنعت لجستیک در هر گونه عملیات امداد آمیخته با محدودیتها و تهدیدهای فراوان است؛ اما، در حوادثی مانند سیل یا زلزله، موضوع آسیب دیدن مستقیم فعالان صنعت از عامل ایجاد کننده فاجعه منتفی است.
اما در مورد تهدیدات بیولوژیک، که امداد در حین وقوع حادثه صورت میپذیرد، نه فقط ممکن است کارکنان صنعت خود قربانی تهدید مذکور شوند و نه تنها تاثیرگذاری این تهدید بر عملکرد کارکنان و شبکه میتواند کل عملیات امداد را مختل کند؛ بلکه فراتر از آن، در صورت رعایت نکردن موارد احتیاطی، شبکه لجستیک میتواند خود تبدیل به یکی از کانونهای اشاعه تهدیدهای بیولوژیک شود.
در واقع در مورد این تهدیدات، سوال کلیدی اینجاست که چگونه میتوان کارکنان صنعت را برای ارائه خدمات، به میانۀ میدان خطر و مدیریت بحران برد و در عین حال فاصله آنها را با عامل تهدید حفظ کرد؟
تفکیک فرآیندهای اطلاعاتی و عملیاتی، کلید حل معما
چطور میتوان در شرایطی که جامعه در معرض تهدید بیولوژیک ناشی از یک اپیدمی است؛ فعالیتهای اقتصادی را حتیالمقدور تعطیل نکرد؟
به نظر میرسد در مورد اپیدمیها، مشکل اساسی اینجاست که چطور آدمها را در دورترین فاصله ممکن از یکدیگر نگاه داریم؛ بدون اینکه فرآیندهای کسب و کار دچار آسیب جدی شوند؟
پاسخ این پرسش، جدا کردن فرآیندهای پردازش اطلاعات از فرآیندهای عملیاتی مورد نیاز برای ارائه خدمت یا محصول است.
در اقتصاد پیچیده امروز، بخش بزرگی از نیروی انسانی شاغل در بنگاههای تولیدی و خدماتی، در واقع وظایف ارتباطی و پردازش اطلاعات مورد نیاز سیستم بنگاه را بر عهده دارند.
به لطف توسعه فناوریهای ارتباطات و مدیریت اطلاعات دیجیتال، این گروه از نیروی انسانی سازمان برای انجام وظایفشان دیگر لازم نیست زیر یک سقف باشند.
هر چند برقراری ارتباط میان نیروهای مختلف سازمان بدون اینکه لزوما در یک مکان جمع شده باشند و حفظ کیفیت و کارایی نیروی انسانی بدون حضور مستقیم در محل کار، چالشهایی جدی محسوب میشوند، اما حداقل به صورت تئوریک و روی کاغذ میتوان امیدوار بود که با دورکاری آن دسته از نیروها که شغلشان بیشتر مربوط به برقراری ارتباطات و پردازش اطلاعات است، تراکم نیروی انسانی در محل کار کاهش یافته و ریسک انتقال بیماری کمتر شود.
آموختن اینکه بخشهای گوناگون فرآیند یکپارچه تولید محصول و عرضه خدمت را چگونه باید به فرآیندهای پردازش فیزیکی محصول و خدمت و فرآیندهای ارتباطات و پردازش اطلاعات تفکیک کرد؛ قطعا نیاز به سرمایهگذاری و خبرگی کافی در تحلیل و مهندسی فرآیندهای کسب و کار دارد. اما سرمایهگذاری در این حوزه، علاوه بر افزایش تابآوری زنجیره خدمات لجستیک و سایر صنایع، تاثیر بهسزایی در ارتقای کارایی فرآیندهای کسب و کار نیز خواهد داشت.
نباید فراموش کرد که ایجاد این قابلیت در صنعت لجستیک، ذینفعان متعددی در صنایع و کسب و کارهای دیگر نیز دارد که میتوانند شریک سرمایهگذاری صنعت لجستیک در توسعه این دانش و ایجاد این خبرگی شوند. موفقیت بسیاری از کسب و کارها در تفکیک فرآیندهای پردازش فیزیکی و پردازش اطلاعاتی، متکی به قابلیتهای عملیاتی صنعت لجستیک است که از طریق خدمات تجارت الکترونیکی و یا مدیریت زنجیره تامین در اختیار این کسب و کارها قرار میگیرد.