توجه به عنصر مکان همواره بخشی اساسی و حذفنشدنی از طراحی و اجرا و مدیریت عملیات لجستیک است و این موضوع با ذات و تعریف لجستیک پیوند خورده است؛ اما توسعۀ امکانات تبادل اطلاعات و تغییر فناوریهای حملونقل، درک و تصویر ما از مکان را نیز متحول میکنند؛ و این تحول پیش و بیش از هر جا، خود را در تحول ساختار کسبوکارهای حوزۀ پست و لجستیک به نمایش میگذارد.
در قسمت قبلی این یادداشت، مفهوم آدرس پستی سنتی، چالشهای آن و پروژۀ جینف را بهاجمال بررسی کردیم و در این قسمت، به تحولات مفهوم آدرس در پست و لجستیک مدرن، عوامل مؤثر بر این تحولات و فرصتهای توسعۀ کسبوکار تحت تأثیر این تحولات میپردازیم.
دو مؤلفه از سه مؤلفۀ کلیدی مفهوم سنتی آدرس، با مفاهیم هویت و مالکیت/تصرف در هم آمیختهاند. تحویلدهندۀ مرسولۀ پستی و لجستیکی، به واسطۀ بازشناسی دقیق یک موقعیت جغرافیایی برای تحویل، صحت تحویل را تأیید و به نوعی هویت تحویلگیرنده را به صورت غیرمستقیم شناسایی میکند.
در نظام بوروکراتیک عصر مدرنیته، مدارک سجلی و آدرس دو پایۀ اصلی تعریف هویت رسمی شهروندان بودند. مدارک سجلی قابل حمل و در هر محیطی قابل استفادهاند. آدرس هر چند از این مزیت بیبهره است، به فرض ثبت رسمی نقل و انتقالات مالکیت یا حق تصرف املاک در یک بانک اطلاعاتی مرکزی و رجوعپذیر برای سیستم پستی، نشانهای غیرقابل جعل از هویت حقوقی و رسمی یک فرد یا خانوار است؛ و به همین دلیل در نظام بوروکراتیک عصر مدرنیته، آدرس برای احراز هویت در ارسال صورتحساب، مدارک ثبت رسمی و انتقال مالکیت و حتی تخصیص تعرفۀ رأیگیری به صورت گستردهای مورد استفاده قرار میگرفت.
نشانی ما یا هویت ما؟
در دنیای جدید، ما با مفهوم هویت دیجیتال شناسایی میشویم. هویت دیجیتال در مراحل اولیۀ خود با شمارۀ تلفنهای همراه و سایر سیستمهای ارتباطات سیار و همچنین تعریف مفهوم آدرس پست الکترونیکی، به جهان ارتباطات و فعالیتهای بوروکراتیک معرفی شد؛ و در مراحل بعدی، با مفهوم حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی و سایر خدمات مبتنی بر اینترنت و نیز توکنهای دیجیتال و سیستمهای تأیید هویت مبتنی بر بایومتری و حمل سیستمهای NFC به شکوفایی رسید؛ و امروز به یاری فناوری بلاک چین، ظرفیتهای حیرتانگیز خود را برای تغییر بنیادین مناسبات و روابط اجتماعی و اقتصادی، از مبادلات مالی تا تأیید هویت ثبتی و قضایی، به فضای اجتماعی و اقتصادی عرضه میکند.
در این دنیای تازه، دیگر گره زدن هویت افراد به اماکن فیزیکی کاری عبث به نظر میرسد. ممکن است در نگاه اول، این موضوع موجب از بین رفتن آن بخش از خدمات پستی دیده شود که پیش از این با ارائه سرویسهای ارزشافزودۀ مبتنی بر تشخیص هویت با آدرس ارائه میشد. این موضوع البته کاملاً درست است و عمق تغییرات هم بسیار بیشتر از اینها است؛ تا جایی که جوامع در سایۀ فناوری بلاک چین دیگر برای ارائه خدمات حیاتی همچون ثبت رسمی و رأیگیری نه فقط به اپراتورهای پستی که دیگر نیازی به دولتها ندارند! اما همزمان، امکانات توسعۀ کسبوکار بسیار ارزشمندی نیز با اتکا به این فناوریها در صنعت پست و لجستیک گشوده شدهاند.
هویتهای الکترونیکی که تأیید هویت تحویلگیرنده را به شکل مؤثری با سیستمهای اثبات تحویل یکپارچه کرده و در عین حال، از یک مکان ایستا (استاتیک) مستقل ساختهاند، امکان ارائه صورتهای انعطافپذیرتر و بسیار بهرهورتری از خدمات گام آخر تحویل را فراهم کردهاند؛ که اغلب بر اساس تبادل امن و سریع اطلاعات میان ارائهدهندۀ خدمات گام آخر تحویل، تحویلگیرنده و نظام اطلاعاتی شبکۀ پست و لجستیک به عنوان یک طرف ثالث معتمد عمل میکنند.

پست لجستیک و نشانیهای متحرک!
تبدیل خودروها به لاکرهای سیار، ایجاد هاب لاکرهای هوشمند، آدرسهای پستی پویا (دینامیک) که با تغییر آدرس فیزیکی تحویلگیرنده ثابت باقی میمانند، امکان تغییر مکان و فرد تحویلگیرنده تا آخرین ساعتهای عملیات تحویل، همه و همه خدماتی هستند که با اتکا به مفهوم نوین آدرس به عنوان پیوند دینامیک یک موقعیت جغرافیایی با یک هویت الکترونیکی تعریف شدهاند و نقش بسیار مهمی در ارتقای کارایی عملیات لجستیکی به ویژه در گام آخر تحویل و همچنین بهبود کیفیت تجربۀ تحویل مشتریان داشتهاند.
یکی دیگر از تحولات تکنولوژیکی که مفهوم آدرس را به شدت دچار تغییر ساخته، حرکت اکوسیستم پست و پست لجستیک به سوی استفادۀ گسترده از پهپادها در آخرین گام تحویل است. این الگو موضوع توصیف آدرس به عنوان یک دنبالۀ منظم از معابر منتهی به نقطۀ مورد نظر برای تحویل نهایی و مسئلۀ بهینهسازی پیمایش ناوگان برای رسیدن به این نقطه را به کلی متحول ساخته است.
وقتی سفارشها با اتکا به فناوری تلفن همراه میتوانند موقعیت جغرافیایی تحویل را به راحتی با عدد عرض و طول جغرافیایی اعلام کنند، میتوان گفت که عوارض جغرافیایی، ساختار سکونتگاهی و سایر علائم مشهود موقعیت جغرافیایی دیگر نقش مهمی در تأیید هویت تحویلگیرنده ندارند؛ و از آنجا که پیمایش ناوگان نیز با کمک رایانه و بر مبنای عرض و طول جغرافیایی و حتی مستقل از ساختار معابر (در هنگام استفاده از پهپادها) انجام میشود، موضوع بهینهسازی پیمایش ناوگان نیز شکل کاملاً متفاوتی به خود میگیرد؛ و در عین حال، برخی از خدمات ارزشافزودۀ زنجیرۀ ارزش پست و لجستیک، برای مثال خدمات سفارشگردانی و به طور ویژه مراکز کوچکمقیاس و توزیعشدۀ سفارشگردانی و مدیریت شبکهای آنها، در این صنعت اهمیت مضاعفی پیدا میکنند.
توجه به عنصر مکان همواره بخشی اساسی و حذفنشدنی از طراحی و اجرا و مدیریت عملیات لجستیک است و این موضوع با ذات و تعریف لجستیک پیوند خورده است؛ اما توسعۀ امکانات تبادل اطلاعات و تغییر فناوریهای حملونقل، درک و تصویر ما از مکان را نیز متحول میکنند؛ و این تحول پیش و بیش از هر جا، خود را در تحول ساختار کسبوکارهای حوزۀ پست و لجستیک به نمایش میگذارد.