آمار رشد اقتصادی و تشکیل سرمایه در کشور ظرف 10 سال اخیر، میانگینی نزدیک به صفر و شاید حتی منفی داشته است که در مقایسه با رشد اقتصادی و انباشت سرمایه با متوسط نرخ 5 درصد در کشورهای در حال توسعۀ دارای شرایط مشابه با ایران، تأسفبار و سؤال برانگیز و از همه مهمتر هشدار دهنده است.
ادامۀ این وضعیت برای جامعه تبعات بسیار ناخوشایندی را در پی دارد که فقر و محرومیت کوچکترین آنهاست. ایجاد و عملیاتی شدن فرصتهای سرمایهگذاری و روند توسعۀ پایدار کسب و کارهای جدید در چارچوب فرصتهای تشکیل سرمایه، در واقع میدان بازیهای برد-برد میان فعالان اقتصادی و لایهها، طبقات و بخشهای گوناگون اجتماع است.
سرعت گرفتن روند تشکیل سرمایه در یک کشور به این معناست که مجموعۀ بازیگران اقتصادی و اجتماعی، با همکاری هم، کیک منابع و فرصتهای اقتصادی را بزرگتر میکنند تا همه سهم بیشتری ببرند.
بدون وجود یک روند پایدار برای توسعۀ کسب و کار و تشکیل سرمایه، مجموعۀ بازیگران اقتصادی و اجتماعی یک جامعه تلاش و تمرکز خود را صرفاً به گرفتن سهم بیشتری از منابع و فرصتهای اقتصادی دارای حجم ثابت یا حتی رو به نقصان معطوف میکنند و به این ترتیب، بازیهای برد-برد که موجب هماهنگی و تقویت پیوند میان اجرای مختلف جامعه و ایجاد یک رشد و پیشرفت همگانی میشوند، جای خود را به بازیهای برد-باخت یا جمع صفر خواهند داد که مشوق کشمکش و نزاع و تشدید کنندۀ آشفتگی و عدم انسجام در جامعه است.
تحول؛ زیر چرخهای لجستیک
یکی از پیشرانهای تحول نظام اقتصاد جهانی در دو دهۀ اخیر و خلق فرصتهای تازه برای سرمایهگذاری و توسعۀ کسب و کار در عصر ما، تحولات صنعت لجستیک بوده است. صنعت لجستیک در دو دهۀ اخیر، ادغام بسیار موفقی را با فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات تجربه کرده و در نقش نظام شریانی جامعه و اقتصاد، در سراسر جهان، با متصل کردن بازارها و کسب و کارهای گوناگون به یکدیگر، فرصتهای بسیار ارزشمندی را برای تعریف بازیهای برد-برد جدید در اقتصاد نوین جهانی به وجود آورده است.
رشد چشمگیر تجارت الکترونیکی و تأثیر شگرف آن بر توسعۀ بنگاههای کوچک و متوسط که ستون فقرات اشتغالزایی و ثبات اقتصادی هر جامعهای محسوب میشوند؛ و بهینهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین در مقیاس جهانی که تقسیم کار تخصصی بیشتر و تولید کارآمدتر را با ارتقای تنوع و کیفیت محصولات در دسترس مشتری ادغام کرده است، دو نمونۀ برجسته از نقشآفرینی نسل نوین مدلهای کسب و کار صنعت لجستیک در خلق فرصتهای سرمایهگذاری تازه و تعریف بازیهای برد-برد بیشتر و بزرگتر میان بازیگران گوناگون اجتماعی و اقتصادی هستند.
لابیرنت چالشها در ایران
در ایران اما، صنعت لجستیک نه تنها نتوانسته است نقش ارزشمند و مؤثری در روند تشکیل سرمایۀ سایر بخشهای اقتصادی و ایجاد فرصتهای نوین توسعۀ کسب و کار ایفا کند، بلکه خود در همان دام محدودیت و کندی سرمایهگذاری گرفتار شده و قادر نبوده است زیرساختهای سنتی و کهنه و ناکارآمد خود را نوسازی کند و برای استفاده از فرصتهای تازه و فناوریهای جدید آماده شود.
موارد بسیاری مانند ناترازیهای اقتصاد کلان کشور که موجب افزایش تحملناپذیر نرخ بهره میشوند، تحریمهای اقتصادی، کیفیت پایین حکمرانی اقتصادی و... را میتوان به عنوان عوامل مؤثر بر کاهش نرخ تشکیل سرمایه و در پی آن کاهش نرخ رشد اقتصادی برشمرد.
اما فراتر از همۀ این موارد، سرمایهگذاری یک رفتار دراز مدت به شمار میرود که بر درک روشن یا دستکم تخمین قابل اتکا از وضعیت آینده استوار است.
سرمایهگذاری به معنای تحمل هزینههای کوتاه مدت برای ارتقای توان و بهرهوری تولید است که در طول زمان، منافع میان مدت و دراز مدت آن هزینههای کوتاه مدت سرمایهگذاری را جبران خواهد کرد.
بدیهی است که اگر شما قادر به ارزیابی و پیشبینی میزان منافع و سودآوری یک سرمایهگذاری در طول زمان نباشید، زیر بار پذیرش هزینههای قطعی و کوتاه مدت آن نخواهید رفت.
بخشی از موضوع پیشبینیپذیر بودن آینده مربوط به ثبات شرایط است که موضوع بحث ما در این یادداشت نیست. آنچه در اینجا مورد توجه و تأکید قرار میگیرد، این واقعیت به ظاهر بدیهی است که برای پیشبینی رفتار و مسیر حرکت آیندۀ یک سیستم به درک صحیحی از وضعیت فعلی، ظرفیتها، محدودیتها، اولویتها و محرکهای یک سیستم نیازمند هستید. در واقع، فقر اطلاعات در مورد جزئیات عملکرد نظام اقتصادی یا زیرسیستمهای آن سبب میشود که شما قادر نباشید واکنش آیندۀ سیستم را در برابر تغییرات ناشی از سرمایهگذاری پیشبینی کنید؛ و به این ترتیب، اصولاً انگیزهای برای سرمایهگذاری ایجاد نمیشود.
برای مثال، در نظر بگیرد که ایجاد شبکههای هاب و اسپوک در صنعت پست لجستیک، به شرط داشتن بازاری که به اندازۀ کافی بزرگ و توزیع شده باشد، میتواند موجب صرفهجوییهای جدی در بهای تمام شدۀ ارائه خدمات لجستیک به ازای هر مرسوله شود؛ اما اگر شما تصویر روشنی از حجم بازار پست لجستیک در نظام اقتصادی کشور نداشته باشید، اصولاً قادر نخواهید بود تخمینی از سودآوری بالقوۀ سرمایهگذاری در ایجاد شبکههای هاب و اسپوک داشته باشید و بدیهی است که در این شرایط انگیزهای هم برای سرمایهگذاری نخواهید داشت.
نظامهای بوروکراتیک مدرن از قرن هجده میلادی به بعد، نقش بسیار مهمی در تأمین اطلاعات مورد نیاز سرمایهگذاران از نحوۀ عملکرد نظامهای اقتصادی داشتهاند و به یکی از زیرساختهای کلیدی توسعۀ سرمایهگذاری و رشد اقتصادی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه تبدیل شدهاند.
در ایران اما متأسفانه، نه نظام بوروکراتیک به دلایل متعددی قادر به ارائه این زیرساخت بوده و نه هزینههای سنگین جمعآوری اطلاعات و چالشهای مالکیت، حاکمیت و مدیریت اطلاعات اجازۀ فعالیت مؤثر بخش خصوصی برای تأمین اطلاعات مورد نیاز سرمایهگذاران را میداده است؛ اما با ظهور فناوریهای نوین دیجیتال، این شرایط بهسرعت در حال تغییرند.

فناوریهای تازه، یار کمکی
به طور مشخص در صنعت لجستیک که پیش از این در مورد اثرات فناوریهای دیجیتال برای ارتقای کارایی مدیریت آن صحبت کردیم، به لطف ارزان قیمت شدن و در دسترس قرار گرفتن گستردۀ حسگرها (سنسورها) و ابزارهای جمعآوری اطلاعات، رسیدن به دادههای مورد نیاز برای ترسیم یک تصویر روشن از وضعیت اکوسیستم صنعت لجستیک هر روز سادهتر و ارزانتر از دیروز است.
از سوی دیگر، فناوریهای اشتراکگذاری و پردازش اطلاعات به فعالان بخش خصوصی این اجازه را میدهند که بدون دخالت نهادهای دولتی و با اطمینان حداکثری مبتنی بر راهحلهای فنی، با رعایت ملاحظات محرمانگی در مدیریت و مالکیت و حاکمیت اطلاعات حساس کسب و کار خود، تصویری کلی و در عین حال دقیق از دادههای مربوط به فعالیت خود را در یک استخر اطلاعاتی با سایر بازیگران صنعت لجستیک به اشتراک بگذارند.
به این ترتیب، فعالان صنعت لجستیک میتوانند تصویری روشن از حجم بازار، ساختار بهای تمام شده، ساختار ریسک، الگوی رفتار مشتریان و سایر مؤلفههای مؤثر بر میزان سودآوری در صنعت لجستیک و نوسازی زیرساختهای آن، به دست آورند.
دسترسی به تصویر روشن و قابل اتکا از وضعیت اکوسیستم صنعت لجستیک، مورد نیاز هر بازیگر خرد و کلان در این صنعت برای انجام دادن یک سرمایهگذاری موفق است؛ و سرمایهگذاری در زیرساختهای صنعت لجستیک، با بزرگ کردن ارزش کل اکوسیستم لجستیک، درنهایت به تمام بازیگران این صنعت سود میرساند.
تجربه نشان داده است که برای دسترسی به اطلاعات مورد نیاز به منظور سرمایهگذاری در صنعت، نمیتوان منتظر کمک و اقدام دولت بود و از سوی دیگر، تجمیع این اطلاعات و رسیدن به یک تصویر قابل اتکا بدون همراهی و همکاری همۀ بازیگران صنعت عملاً ناممکن است.
امروز، این فعالان صنعت لجستیک هستند که باید تصمیم بگیرند آیا مسیر همراهی و همکاری در ایجاد زیرساختهای اطلاعاتی مشترک، تسریع و تقویت سرمایهگذاری در صنعت لجستیک و تقویت این صنعت برای نقشآفرینی شایسته در نظام اقتصادی کشور را برمیگزینند یا به ادامۀ بیاعتمادی راهبردی، واگرایی و بازیهای جمع صفر در صنعت اصرار میورزند.