پیش از این در پستنوین مطالب متعددی در مورد تابآوری زنجیره تامین صنایع گوناگون در طول بحران پاندمی کرونا منتشر شده است. یکی از بخشهای نظام اقتصادی که زنجیره تامین آن در طول این بحران فشارهای زیادی را تجربه کرده ، سیستم خردهفروشی کالاهای مصرفی مورد نیاز خانوار است.
پستنوین در این مطلب که بر گرفته از مقالهای در سایت زنجیرۀ تامین دیجیتال با عنوان «اجتناب از عوارض کووید 19 در زنجیره تامین» است، به بررسی تجربههای فعالان بزرگ خردهفروشی کالاهای مصرفی استرالیا در برابر بحرانهای زنجیرۀ تامین میپردازد.
بررسیهای میدانی نشان میدهد بیش از 60 درصد کسب و کارها در استرالیا با بروز بحران همهگیری کرونا، در حوزه مدیریت زنجیرۀ تامین خود با مشکلات و اختلالهای جدی مواجه شدند.
اما بروز اختلال در زنجیره تامین فعالان خردهفروشی کالاهای مصرفی در این میان یک مورد بسیار خاص محسوب میشود.
از یک سو با بروز بحران و افزایش نیاز به اقلام بهداشتی و اجتناب مردم از حضور در کافهها و رستورانها، تقاضا برای اقلام مصرفی خانوار با رشد چشمگیری مواجه بود و از سوی دیگر در چنین شرایطی اجرای موفقیتآمیز طرحهای قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی عمیقا وابسته به اطمینان و آرامش خاطر مردم در مورد دسترسی به اقلام ضروری و حیاتی است.
در کنار این دو پارامتر که موجب حساسیت بیشتر چالش مدیریت زنجیرۀ تامین در صنعت خردهفروشی کالاهای مصرفی هستند؛ تنوع و تعدد اقلام کالایی در این صنعت نیز مدیریت زنجیرۀ تامین در این حوزه را به نسبت صنایع دیگر بسیار پیچیدهتر میکند.
فناوری، کلید مدیریت بحران
ابعاد و حساسیت بحران ایجاد شده در زمینه مدیریت زنجیره تامین خردهفروشی کالاهای مصرفی در استرالیا طی بروز پاندمی کووید 19، بزرگتر از آن بود که شیوههای متعارف مدیریت ریسک و بحران برای کنترل مطلوب شرایط کافی و وافی باشند.
در چنین شرایطی نوآوری تبدیل به ستون اصلی مدیریت بحران در زنجیرۀ تامین صنعت خردهفروشی کالاهای مصرفی استرالیا شده است.
نوسانات مداوم عرضه و تقاضا در بسیاری از بخشهای زنجیرۀ تامین این صنعت، به فعالان خردهفروشی کالاهای مصرفی نشان داد که برای اطمینان از پیادهسازی روابط تجاری انعطافپذیر، چابک، تابآور و کارآمد در زنجیره تامین این صنعت بیش از پیش نیازمند اتکا به فناوریهای پیشرفته هستند.
افزایش مقاومت زنجیره تامین با اتکا به ارتقای مشاهدهپذیری
با بروز بحران پاندمی و طولانی شدن آن، تابآوری زنجیرۀ تامین، تبدیل به دغدغۀ شماره یک فعالان صنعت خردهفروشی کالاهای مصرفی و مقامات دولتی مربوطه شد. بحران کرونا فقط راه تماس بسیاری از تامینکنندگان مستقیم با فروشگاهها را قطع نکرد؛ بلکه فراتر از آن با ایجاد کمبود مواد اولیه، کالاهای واسطهای و قطعات یدکی در کارخانههای تولیدکننده، به واسطه اختلال در حلقههای بالادستی زنجیرۀ تامین، فعالیت تولیدکنندگان محصولات در زنجیرۀ تامین را نیز مورد تهدید قرار داد.
تابآوری زنجیره تامین در برابر بحرانهایی همچون پاندمی کرونا به دو عامل کلیدی وابسته است:
یکم، قابلیت جایگزینی حلقههای معیوب و فاقد عملکرد مناسب در زنجیره ارزش.
دوم، قابلیت استفاده کارآمد از منابع مدیریت ریسک در حمایت از حلقههای آسیبپذیر زنجیره.
طبیعتا هر دو این پارامترها تحت تاثیر میزان مشاهدهپذیری انتها به انتهای زنجیرۀ تامین هستند.
استفاده از سیستمهای مدیریت یکپارچه منابع سازمانی (ERP) در کلیه اجزای زنجیرۀ تامین، از مواد اولیه تا نقطه عرضه محصول نهایی در گام نخست و به اشتراکگذاری دادههای این سیستمها میان کلیه فعالان زنجیره در قدم بعدی، به مسئولان بخش تامین در خرده فروشیهای زنجیرهای بزرگ استرالیا کمک کرد تا عوامل مقاومسازی زنجیرۀ تامین را با حداقل هزینه و حداکثر اثربخشی در طول این بحران به کار بگیرند.
همکاری میان فعالان صنعت خردهفروشی کالاهای مصرفی؛ سطح تازهای از شبکهسازی
پیش از این بر اساس مقررات ناظر بر حمایت از مصرفکننده و رقابت منصفانه در استرالیا، فعالان کلان مقیاس خردهفروشی کالاهای مصرفی اجازه نداشتند در ایجاد زنجیرههای تامین و زیرساختهای خدمات مرتبط با آن، مانند لجستیک، با یکدیگر همکاری کنند؛ زیرا تنظیمگر بازار نگران شکلگیری انحصار و تحمیل شرایط غیررقابتی به مصرفکنندگان نهایی بود.
با بروز بحران کرونا، مشخص شد بسیاری از فعالان کلان مقیاس صنعت، همچون آلدی، مچز،کولز و وولوتز قادر نیستند به تنهایی از پایداری زنجیره تامین خود در برابر عواقب بحران پاندمی محافظت کنند.
در این شرایط کمیسیون رقابت و حمایت از مصرفکننده استرالیا به چهار خردهفروشی زنجیرهای بزرگ این کشور اجازه داد تا منابع و زیرساختهای خود در حوزه زنجیره تامین را برای ارتقای کارایی و تابآوری با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
زیربنای این اشتراکگذاری نیز پلتفرمهای یکپارچه کنندۀ مخازن داده ERP فعالان حلقههای گوناگون زنجیره تامین بود. جایی که نمایندگان ذینفعان حلقههای گوناگون زنجیرۀ تامین میتوانند با یکدیگر برای ارتقای کارایی و افزایش تابآوری زنجیره تامین به سهولت و با اطمینان بالا تعامل و تراکنش داشته باشند.
صدور این مجوز و توسعه زیرساختهای لازم برای یکپارچهسازی مخازن داده فعالان بخشهای مختلف زنجیره تامین، سبب شد در بسیاری از موارد ساختار زنجیرۀ تامین از یک الگوی خطی ساده به شبکه پیچیده و در هم تنیدهای از ذینفعان گوناگون، با کارایی و انعطافپذیری بالاتر تبدیل شود.
این تغییر الگوی شبکهسازی، که ما پیش از این در پستنوین تحت عنوان "اکوسیستم داده" در مورد آن صحبت کرده بودیم، میتواند اثری مثبت و ماندگار در زنجیره تامین صنعت خردهفروشی کالاهای مصرفی استرالیا داشته باشد تا بعد از پایان بحران نیز این الگوی جدید روابط تجاری، به افزایش پایداری و کارایی و حتی رقابتپذیری زنجیره تامین صنعت یاری رساند.
استراتژیهای متفاوت برای رسیدن به هدفی یکسان
حلقۀ دیگری از زنجیرۀ ارزش صنعت خردهفروشی کالاهای مصرفی که در برابر این بحران آسیبپذیر بود و به اصلاح و ترمیم نیاز داشت سفارشگردانی است. چالش سفارشگردانی خرده فروشیهای بزرگ کالاهای مصرفی در استرالیا، افزایش ناگهانی حجم تقاضا بود.
وولوتز، اولین خرده فروش کالاهای مصرفی در استرالیا است که از فناوریهای میکروفولفیلمنت برای ارتقای ظرفیت سفارشگردانی استفاده کرده است. استفاده از این فناوری موجب ارتقای پنج برابری مراکز میکروفولفیلمنت فروشگاههای زنجیرهای وولوتز شده است. این ارتقای ظرفیت مراکز سفارشگردانی در واقع واکنش وولوتز به افزایش دو برابری حجم سفارشات آنلاین از زمان برقراری مقررات قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی در ملبورن (از ماه جولای 2020) است.
در مقابل کولز رویکرد تاسیس مراکز سفارشگردانی بسیار بزرگ و تمام اتوماتیک را برگزیده است. در این مراکز، قفسههای متحرک خودکار، کالاها را نگهداری و در موقع لزوم در دسترس نیروی انسانی مسئول برداشت سفارش قرار میدهند.
اما به هر حال رویکرد توزیع شده وولوتز در استفاده از مراکز میکروفولفیلمنت و رویکرد مرکز گرای کولز هر دو یک هدف واحد را تعقیب میکنند؛ ارتقای ظرفیت سفارشگردانی در تجارت الکترونیکی، به عنوان پاسخی به افزایش تقاضای خرید الکترونیکی. زمان، قضاوت خواهد کرد که کدام رویکرد در تحقق این هدف کاراتر و موفقتر است.