در قسمت اول این یادداشت به بررسی مفهوم اکوسیستم داده و گرایش جهانی به آن برای ارتقای کارایی سیستمهای تصمیمگیری مبتنی بر داده پرداختیم. در این قسمت و قسمت بعدی به صورت تفصیلی نشان میدهیم چگونه ایجاد اکوسیستم داده در مدیریت زنجیرۀ ارزش از طریق ایجاد انعطافپذیری و همافزایی میان فعالان حاضر در زنجیرۀ ارزش، موجب ارتقای کارایی همۀ فعالان زنجیره میشود.
قرار گرفتن یک بنگاه در اکوسیستم اطلاعات با ایجاد سه دسته لینک اطلاعاتی اصلی امکانپذیر میشود:
لینکهای گروه اول، دسترسی شما به اطلاعات رفتاری مصرفکنندگان نهایی را بهبود میبخشد.
لینکهای گروه دوم، به شما امکان بهرهبرداری مناسبتر از خدمات و محصولات تامینکنندگان را میدهد.
لینکهای گروه سوم، اطلاعات تجمیعی از محیط کسب و کار و تحولات آن را میسر میسازد.
به دست گرفتن ابتکار عمل از طریق درک عمیق رفتار مشتریان
هر تولیدکننده و فروشندهای به طور طبیعی در اجرای فرآیند فروش محصولات و خدمات، به مجموعهای از دادهها در مورد رفتار مصرفکنندگان دست مییابد.
اما در چارچوب توسعه اکوسیستم داده، این دسترسی به دو شکل توسعه مییابد و تعمیق میشود:
اول؛ توسعه از طریق تلفیق دادههای فروش با دادههای فروش سایر فعالان بازار
دوم؛ تعمیق بینش در مورد بازار از طریق ادغام دادههای زنجیره فروش
نگاهی وسیعتر به بازار
اینکه بدانید مشتریان علاوه بر محصولات و خدمات شما، چه محصولات و خدمات دیگری را خریداری میکنند و نسبت این خریدها با یکدیگر چگونه است؛ درک بسیار عمیقتری از رفتار مشتریان به شما ارائه میکند.
سادهترین توضیح برای نحوه عملکرد این الگوی همافزایی ریشه در تئوری اقتصادی کالاهای مکمل و کالاهای جایگزین دارد. برخی کالاها و خدمات با یکدیگر نسبت جایگزینی دارند (مانند استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی یا اتومبیل شخصی) و بعضی کالاها و خدمات در مصرف، مکمل یکدیگر هستند (مانند خدمات حمل و نقل و سوخت).
طبیعتا گرایش بیشتر مشتریان به کالاهای جایگزین به معنای افزایش فشار رقابت در بازار شما و گرایش بیشتر به کالاهای مکمل نشانهای از افزایش اقبال مشتریان به بازار محصولات شماست.
همافزایی استراتژیک میان رقبای بالقوه
برای عرضهکنندگان کالا و خدمات بسیار ضروری است که از تحولات عرضه، تقاضا و قیمت در بازارهای جایگزین و مکمل درک مناسب داشته باشند.
توجه کنید که در اختیار داشتن دادههای این حوزه به معنای دسترسی به جزئیات دادههای فروش رقبا یا متقابلا دسترسی رقبا به جزئیات دادههای فروش شما نیست و امنیت ارتباط محرمانه فروشنده و مشتری را تهدید نمیکند.
توسعۀ سطح دسترسی به داده (به صورت تجمیعی) میان مجموعهای از عرضهکنندگان کالاها و خدمات جایگزین و مکمل، در واقع یک همافزایی میان مجموعۀ تولیدکنندگان این محصولات است که کمک میکند با درک واقع بینانهتری نسبت به تحولات بازار و انتخاب استراتژی مناسب، از داراییهای خود با حداکثر کارایی و اثربخشی بهرهبرداری کنند.
رشد اقتصادی که در این فرآیند نصیب هر بنگاه میشود؛ حاصلِ گرفتن سهمی از بازار دیگران نیست و به قیمت افت عملکرد و زیان هیچکس دیگری به دست نیامده؛ بلکه حاصل افزایش هماهنگی ساختار داراییها و عملکرد بنگاه با شرایط بازار است.
افزایش عمقِ داده در بازار
شکل دیگری از همافزایی در به اشتراکگذاری اطلاعات بازارها، افزایش عمق اطلاعات در بازار است. وقتی شما محصولی را برای فروش در اختیار یک واسطه میگذارید؛ بخش مهمی از دادههای حیاتی مورد نیاز برای طراحی محصولات بعدی یا بهینهسازی محصول فعلی، که از درک ترجیحات مصرف کننده نهایی بهدست میآمد، از دسترس شما خارج میشود.
دادههای مربوط به رفتار مصرفکنندگان نهایی و مشخصات آنها، در صورتی که به درستی تحلیل شود، میتواند منبع بسیار ارزشمندی از اطلاعات و سرنخها برای طراحی محصولات بعدی یا بهینهسازی همین محصول باشد.
اینکه محصول، بیشتر در چه منطقه جغرافیایی و توسط خریدارانی با کدام گروه سنی، شغلی یا تحصیلاتی خریداری شده است، اینکه مهمترین سوالات و شکایتهای خریداران و مصرفکنندگان نهایی در مورد محصول چه بوده است یا احیانا مصرفکنندگان نهایی به محصولات رقیب که در همان کانال خردهفروشی عرضه میشدند چگونه واکنش نشان دادهاند؛ به طراح و تولیدکننده محصولات میگوید که برای حداکثرسازی رضایت و وفاداری مشتریان باید بر روی بهبود و تغییر چه مشخصاتی تمرکز کنند.
توجه داشته باشید که در این سناریو هم، دریافت تجمیعی دادهها مدنظر است و قرار نیست تولیدکننده محصول به جزئیات روابط تجاری میان فروشنده و خریدار اشراف پیدا کند. همچنین باید به این نکته توجه داشت که این استفاده از دادههای رفتار مصرفکننده برای بهبود مشخصات محصول یک فرصت برد-برد-برد است.
مصرفکننده در این روند کالایی را دریافت میکند که بیشترین انطباق را با نیازها و اولویتهایش دارد. تولیدکننده منابع خود را با بیشترین بازدهی بر ارتقای جنبههای کلیدی محصولات خود متمرکز میکند و در نهایت مالک و اداره کننده کانال خردهفروشی نیز، کمترین توقف کالا در انبار خردهفروشی و حداکثر وفاداری مشتری را به دست میآورد. البته اجرا و پیادهسازی چنین اکوسیستم کارآمدی برای تبادل و به اشتراکگذاری داده و خلق ارزشافزوده از آن به صورت پایدار، پیچیدگیها و چالشهای فراوانی دارد؛ اما شرکتهای جسور و پیشتازی که به استقبال مواجهه با این چالشها میروند با اتکا به مزیت رقابتی حاصل از دانش انباشته و ارتقای بهرهوری به دست آمده در این روند، حاکمان بلامنازع آینده بازار خواهندبود.