گورمتفودها یا خوشخوراکیها، به اذعان برخی از فعالان بازار، حدود 10 تا 15 درصد از ارزش صنعت غذا در ایران را تشکیل میدهند. رقمی حیرتانگیز که میتواند زنجیره ارزشی بزرگ و قدرتمند را در اقتصاد ملی ساماندهی کرده و پتانسیلهای صادراتی آن هم در این شرایط دشوار به رشد و توسعه اقتصادی ایران کمک کند.
با این وصف، به دلایل متعددی این بخش از صنعت غذا در چنبره اقتصاد غیررسمی اسیر است و عدم دسترسی به خدمات استاندارد در زنجیره تامین، مقیاسپذیری و پایداری آن را با چالشهای عمدهای مواجه ساخته است.
به باور بیشتر کارشناسان و فعالان این حوزه، تامین لجستیک مورد نیاز برای حمل مرسولات خاصی که در این بخش تولید میشود، در حال حاضر یکی از مشکلات توسعه بازار آن تلقی میشود.
مدیرعامل ساوالوکال، یک خردهفروشی آنلاین مواد غذایی ویژه، معتقد است که تامین لجستیک مناسب میتواند مقیاس کسبوکارش را ظرف یک سال، حدود 10 برابر ارتقا دهد.
بازار خوشخوراکیها از محصولات متنوعی مثل ترشی و چاشنی تا نان و شیرینی را شامل میشود و در نتیجه به شرایط حمل ویژهای نیاز دارند که متناسب با نوع محصول، تفاوتهایی با هم دارند، اما همه آنها در یک نیاز مشترکند: چالشی به نام بستهبندی!
ضعف در بستهبندی
خوشخوراکیها، مشتریان خاص دارند و بستهبندی یکی از ویژگیهای کلیدی فروش محصول در این حوزه به شمار میرود. بیشتر این کسبوکارها، بستهبندیهای خاصی را برای محصولات خود تدارک دیدهاند که گرچه معمولا زیبا و مخاطبپسندند، اما مناسب شرایط عمومی حمل نیستند و از این رو، بزرگ شدن کسبوکار را با مشکل روبهرو میکنند. از سوی دیگر بستهبندی از جمله صنایعی است که بسیار به مقیاس وابسته است و در مقیاسهای کوچک، هزینههای تولید را بهشدت افزایش میدهد. ضمن آنکه بیشتر این کسبوکارها، با متنوع کردن محصولات خود، به بستهبندیهای متفاوتی هم نیاز پیدا میکنند. مدیر ساوا میگوید که این شرکت هم اکنون 19 محصول را در 4 نوع بستهبندی متفاوت برای مشتریان خود ارسال میکند و بهزودی تنوع محصولاتش بیشتر هم خواهد شد.
امینی یک کارشناس خبره این حوزه هم میگوید: «ما با این مشکل فقط در ایران مواجهیم و فعالان پستی در سایر نقاط جهان در باجههای خود آماده ارایه انواعی از بستهبندی متناسب با نیازهای شما هستند.»
رضایی، عضو هیات مدیره اپراتور اول میگوید: «اگر اطلاعات بازار دقیق و شفاف بود؛ شرکتهای پستی میدانستند دربارهی چه حجم بازاری و در چه مقیاسی، باید سرمایهگذاری کنند. به اعتقاد وی، پیدا کردن مشتریان این خدمات که عمدتا کارگاههایی کوچکند، در فقدان مسیرهای تماس و اطلاعات قابل اتکا در مورد حجم عملیات، دشوار است و این موضوع از جذابیت سرمایهگذاری در حوزه خدمات لجستیک خاص به فعالان صنعت خوشخوراکی کاسته است.»
یکی دیگر از فعالان این صنعت که برای طیفی از چاشنیها و سایر محصولات خوشخوراکی، مشتریانی در سایر کشورهای جهان دارد، میگوید که چالشهایی همچون عدم ضمانت رعایت شرایط حمل، تنوع تعرفه حمل، عدم اتصال به خدمات پردازش سفارش برونمرزی و بالاخره قابل اتکا نبودن جدول زمانبندی تحویل به مشتری، سبب میشود تا آن دسته از فعالان صنعت خوشخوراکی که به بازارهای فرامرزی چشم دوختهاند، در عمل از سرویسهای پستی داخلی صرفنظر کنند و برای رساندن محصولات خود به دست مشتری، دست به دامان یک شبکه تلفیقی از کارگزاران غیررسمی حمل مرسوله و سرویسهای پست خارجی شوند.
تجربه متمایز تحویل
خوشخوراکیها نه یک ماده غذایی، بلکه در واقع یک تجربه را به مشتری میفروشند و در همین چارچوب، هر چیزی که بالقوه میتواند بخشی از تجربه مشتری از محصول را شکل داده یا تحت تاثیر خود قرار دهد؛ اعم از بستهبندی، تجربه تحویل و ... در دامنه ارزشهای پیشنهادی محصولات خوشخوراکی قرار داشته و در نتیجه فعالان این صنعت نسبت به آن حساسیت بالایی دارند.
در میان این عوامل ایجاد «ارزشافزوده» در تجربه خوشخوراکی، موضوع تجربه تحویل، از آنجا که تحت تاثیر عوامل محیطی متعدد، متغیر، متنوع و پیشبینیناپذیر فراوانی قرار دارد و از سوی دیگر سهم بزرگی در شکلدهی تجربه محصول دارد، یکی از مهمترین دغدغههای فعالان بازار، محصولات خوشخوراکی است.
نیروی انسانی آموزش دیده و پروتکلهای مناسب برای توزیع، مهمترین بستر رفع این دغدغه است، دغدغهای که به نظر میرسد شماری از شرکتها برای آن پاسخی دارند و گروهی نه!
متفاوت کردن تجربه تحویل برای مشتری، در همه شرکتها امکانپذیر نیست. مثلا شرکت ملی پست یا ساختاری مثل اسنپباکس که مدیریت غیرمتمرکزی بر پیکهای موتوری دارد، برای این کار مناسب نیستند. اما برخی شرکتها به حوزه ارزش افزوده ناشی از تجربه تحویل ورود کردهاند و صنعت محصولات خوشخوراکی، از آنجا که نسبت به هزینههای لجستیک در ساختار هزینههای خود حساسیت چندانی ندارد؛ یکی از مشتریان جذاب خدمات ارزشافزوده در توسعه و بهبود تجربه تحویل محسوب میشود. بازار لجستیک تقریبا بکر و دستنخورده این صنعت، دارای این پتانسیل است که طیف وسیعتری از فعالان صنعت لجستیک را برای ارائه خدمات بهتر در زمینه تجربه تحویل بستههای پستی، به تکاپو وادارد.
آقاجانی مدیرعامل تینکست، یک شرکت کوریری فعال در تهران، میگوید: «این حساسیت در برخی صنایع دیگر هم وجود دارد، مثلا برخی نیروهای ما باید عطرهای گرانقیمت یک مشتری خاص را به دست مصرفکننده برسانند و به استانداردهای ظاهری و پوشش و نحوه برخورد پیکهای توزیع این گروه از مرسولات، توجه ویژهای میشود.»
گفته آقاجانی نشان میدهد که تامین لجستیک خاص، برای بسیاری از این کسبوکارها امکانپذیر است. با اینحال، خردهفروشان آنلاین، همچنان از فقدان خدمات لجستیک در این بخش شکایت دارند. مشکل کجاست؟
مقیاسپذیری
خوشخوراکیها، بنا به ماهیت در کارگاههای عمدتا خانگی یا کوچک فرآوری میشوند. از اینرو، استراتژی فروش آنها به جای تمرکز بر مقیاسهای بزرگ که اصولا با فرآوریهای خاص مورد نیاز صنعت شاید امکانپذیر نباشد؛ بر متنوع کردن محصولات متمرکز است. از آنسو، اساس این کسبوکار بر حفظ ویژگیهای اختصاصی محصول استوار است و در نتیجه بیشتر آنها به بستهبندیهای متنوع و شرایط نگهداری خاص برای تعداد محدودی توزیع در روز نیازمندند. این ویژگیها، شرایط همکاری را برای هر تامین کننده لجستیکی دشوار میکند.
تنها راه عبور از این مانع، بزرگ شدن مقیاس بازار این حوزه از طریق فراهم کردن زیرساخت و خدمات لجستیک مناسب صنعت خوشخوراکی برای شمار زیادی از فروشندگان است که کسبوکارهای کوچک و متوسط متعدد و متنوعی را در این حوزه مدیریت میکند.
امینی معتقد است که گرچه به نظر میرسد که هر کدام از این کسبوکارها با تغییراتی در ترکیب محصولات ممکن است قادر باشند از سیستم حمل و نقل فعلی استفاده کنند، و برخی نیز به اجبار چنین میکنند، ولی فلسفه و اساس این کسبوکار تمرکز بر ویژگیهای محصول است و در واقع این نظام لجستیک است که باید خود را با سلیقه مشتری و نیازهای این کسبوکار سازگار کند و روشهای خلاف آن بهتدریج به این کسبوکارها صدمه میزند.
راه حل چیست؟
اول: سرمایهگذاری برای توسعه لجستیک مرسولات خاص، سنگین و قابل توجه است. در غیاب منابع و نهادهای رسمی و عمومی ارائهدهنده اطلاعات، تشکلها و انجمنها میتوانند در این زمینه، زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی را فراهم کنند. هر چند نهادسازی در کسب و کارهای کوچک و متوسط در ایران، چندان ساده نیست و با مشکلاتی روبهروست. تشکلسازی در این کسبوکارها میتواند به مقیاسپذیری بازار خدمات لجستیک خاص برای صنعت خوشخوراکی و حوزه مشابه، کمک قابل ملاحظهای کند.
دوم: الگوی «کسب و کار شبکهای» و همگرایی، همکاری و همافزایی میان فعالان صنعت لجستیک و بازیگران تجارات الکترونیکی برای پلتفرمیزه کردن اطلاعات، میتواند از طریق ارتقای ساختاریافتگی در زنجیره ارزش خدمات و بازارها، تسهیل تقسیم کار تخصصی و تجمیع توان فعالان صنعت لجستیک، زمینه را برای فعال ساختن بازار خدمات لجستیکی خاص، به کسبوکارهایی همچون ارائهدهندگان محصولات خوشخوراکی، فراهم کند؛ هر چند فرهنگ کسبوکار شبکهای هنوز در ایران توسعه نیافته است و آشنایی اندکی با الزامات آن وجود دارد.
عرصه چندان هم خالی نیست
پست اول یا نخستین اپراتور خصوصی پست در ایران، ادعا میکند که گامهای نخست در مسیر اجرایی کردن این راه حل، با شکلگیری «شبکه فراپست»، برداشته شده است. در این شبکه، فعالان پستی کنونی و علاقهمندانی که بالقوه میتوانند در این فرآیند مشارکت کنند با تبادل اطلاعات و زیرساخت و بازار، به یکدیگر در توسعه بازار خدمات تخصصی لجستیک کمک میکنند. در این شبکه، چالش مقیاس، سرمایهگذاری مشترک برای بهبود وضعیت، تعامل سرمایهگذار و کارآفرین، توسعه نوآوری و خلاقیت با هم حل میشود. در این شبکه، اجزای متنوع و متعدد زنجیره ارزش به هم گره میخورند تا هم تامینکننده بتواند کیفیت بهتر و بازار بزرگتری خلق کند و هم تجربه تحویل دلپذیرتری برای مشتری فراهم شود.
در شبکه فراپست، هر کس میتواند کار تخصصی خود را پی گرفته و سایر بخشهایی را که در آنها صاحب تجربه یا مزیت نیست به دیگران بسپارد. در این شرایط شرکتی همچون ساوالوکال میتواند بر تجربه خود در تامین ذائقه مصرفکننده، فرآوری محصول و توسعه بازار متمرکز شود و همه فرآیندهای انبارداری، حمل، بستهبندی و تحویل را به دیگران بسپارد. در این شرایط، شاید چشمانداز دیگری پیش روی آنها گشوده شود و شاید زمان کمتری برای تحقق اهدافشان صرف شود.