آرایش متغیرهای اقتصاد کلان ایران، در حال حاضر، بهگونهای است که مهمترین منبع رشد در دسترس برای فعالان صنعت لجستیک، در این شرایط، خلق و توسعۀ بازارهای جدید است؛ و لجستیک LTL در این میان فرصت ارزشمند، چشمگیر و کمابیش بکری محسوب میشود.
LTL، ظرفیتهای تازه در کارآفرینی
30 مهر 1399 ساعت 11:34
آرایش متغیرهای اقتصاد کلان ایران، در حال حاضر، بهگونهای است که مهمترین منبع رشد در دسترس برای فعالان صنعت لجستیک، در این شرایط، خلق و توسعۀ بازارهای جدید است؛ و لجستیک LTL در این میان فرصت ارزشمند، چشمگیر و کمابیش بکری محسوب میشود.
حمل خردهبار تجاری و صنعتی یا همان LTL، هر روز سهم بیشتری در اقتصاد پست لجستیک جهان پیدا میکند. بازار ایران هم ظرفیتهای بسیار چشمگیری برای توسعۀ این بخش از کسب و کار پست لجستیک دارد که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پست نوین در این یادداشت به بررسی ظرفیتهای اقتصادی و کارآفرینی بر بستر اپراتورهای خدمات حمل LTL میپردازد.
موتور محرکۀ اصلی رشد بخش LTL در اقتصاد جهانی دو روند راهبردی اصلی در فضای کسب و کار تولید و زنجیرۀ تأمین یعنی خدماتی شدن تولید (Servicitization) و افزوده شدن به سطح پیچیدگی ساختارمندی زنجیرۀ تأمین بر اثر هوشمندسازی مدیریت این زنجیره است که «تولید ناب» (lean production) و تولید بدون انبار (JIT) را ممکن ساخته است.
هرچند اکوسیستم تولید و تجارت در ایران به دلایل گوناگونی هنوز قادر به حرکت در مسیر این الگوهای پیشروی جهانی نیست، همچنان ظرفیتهای ارزشمندی برای فعالسازی اپراتورهای LTL در کشور وجود دارد. استفاده از فرصت نهفته در این ظرفیتها و ایجاد زیرساخت مناسب و شبکۀ لجستیک LTL تجاری و صنعتی کمک خواهند کرد تا اکوسیستم تولید و تجارت ایران شانس بیشتری برای حرکت به سوی روندهای پیشروی جهانی همچون خدماتیسازی تولید و تولید ناب داشته باشد.
محرکهای اصلی رشد هستههای تولیدی کوچک در اقتصاد ایران، در واقع نه نقاط قوت نظام اقتصادی کشور بلکه نقاط ضعف آن هستند.
کارگاههای کوچک، مشکلات بزرگ
اقتصاد ایران بازار کار بسیار ناکارآمدی دارد و شاهد آن هم نرخ بسیار پایین مشارکت اقتصادی و نرخ بسیار بالای بیکاری است.
ساختار قانون کار که هزینۀ استخدام و اخراج را برای کارفرما بسیار زیاد میکند و توزیع گستردۀ یارانه توسط دولت که موجب افزایش هزینۀ فرصت بیکاری کارجویان میشود، در کنار هم، بازار کار ایران را به یکی از ناکارآمدترین بازارهای کار جهان تبدیل کردهاند.
کارگاههای کوچک (و گاهی غیررسمی) با دور زدن یکی از این دو مانع (یعنی قانون کار) کمک میکنند تا کارفرما و مزد بگیر بتوانند در شرایط آزادانهتر و منصفانهتری و بر اساس عملکرد و خروجی، با یکدیگر توافقهای پایدارتری را شکل دهند؛ توافقهایی که نفع دراز مدت دو سوی معامله را بر پایۀ منطق اقتصادی تضمین میکنند.
مشکل کارگاههای کوچک عدم بهرهمندی از صرفۀ ناشی از مقیاس و پیچیدگیهای مدیریت زنجیرۀ تأمین و لجستیک محصول است.
خوشهسازی (clustering) میان کارگاههای کوچک سبب میشود که خوشههایی از کارگاهها مانند یک کارخانۀ بزرگ و منسجم عمل کنند؛ خوشهسازیای که از طریق یک شبکۀ کارآمد لجستیک LTL و تقسیمکار تخصصی میان کارگاههای کوچک ایجاد میشود که به وسیلۀ یک نظام مدیریت لجستیک هوشمند به هم متصل شدهاند.
موضوع دومی که سبب میشود برقراری پیوند میان کارگاههای کوچک در نظام اقتصادی ایران، جایگزین مناسبی برای تأسیس کارخانههای بزرگ باشد، دشواری مقیاسپذیری در اقتصاد کشور است.
چالشهای مقیاسپذیری کسب و کارها
ایران در ارزیابیهای رقابتپذیری اقتصاد که هر ساله توسط مجمع جهانی اقتصاد انجام میشود، از رتبه و نمرۀ قابل قبولی برخوردار نیست و در میان تمام زیرشاخصها، بدترین رتبه را در زیرشاخص مقیاسپذیری دارد.
نکات بسیاری را میتوان به عنوان موانع و مشکلات مقیاسپذیری در اقتصاد ایران فهرست کرد؛ اما در میان همۀ این نکات، ضعف نهادهای بازار خدمات حرفهای مدیریت، حاکمیت شرکتی و ضعف تضمین اجرایی قراردادها از اولویت و اهمیت ویژهای برخوردارند؛ زیرا اینها از تحقق جدایی مالکیت از مدیریت در بنگاه جلوگیری میکنند؛ موضوعی که اولین گام در مسیر مقیاسپذیر کردن کسبوکارهاست.
در کارگاههای کوچک، مالکیت و مدیریت به شکل استواری به یکدیگر متصل شدهاند و مراقبت مستقیم ذینفعان از داراییها و منافعشان ضعف و ناکارآمدی نهادهای حاکمیت شرکتی و ضمانت اجرایی قراردادها را تا حد زیادی پوشش میدهد. حال اگر این مجموعه کارگاهها، همان طور که در بحث بازار کار اشاره کردیم، با یک شبکۀ هوشمند لجستیکی به یکدیگر متصل شوند، فعالان اقتصادی کوچک مقیاس میتوانند بدون آنکه کنترل مستقیم داراییهایشان را در اختیار ساختار و افراد دیگری بگذارند، از مزایای اقتصادی صرفۀ ناشی از مقیاس نیز بهرهمند شوند.
شبکههای LTL اگر بخواهند نقشآفرینی مؤثری در ساخت خوشههای صنعتی داشته باشند، باید افزون بر اتصال به سیستمهای مدیریت زنجیرۀ تأمین با نظامهای تسویه و پرداخت و تأمین مالی غیرنقدی و مبتنی بر دارایی نیز یکپارچه شوند.
آرایش متغیرهای اقتصاد کلان ایران، در حال حاضر، به گونهای است که مهمترین منبع رشد در دسترس برای فعالان صنعت لجستیک، در این شرایط، خلق و توسعۀ بازارهای جدید است؛ و لجستیک LTL در این میان فرصت ارزشمند، چشمگیر و کمابیش بکری محسوب میشود.
این بازارها به دلیل پیچیدگیهای نهادی، حتی در صورت رفع تحریمها و حضور بازیگران بزرگ بینالمللی صنعت لجستیک در اقتصاد ایران، به واسطۀ تسلط فعالان پست لجستیک داخلی به ظرایف و پیچیدگیهای نهادی اقتصاد کشور سنگر محدودۀ امن و باثباتی برای فعالان داخلی این صنعت محسوب میشوند. اما به درستی به همین دلیل، راهحلهای به کار رفته در یک بخش از این بازار به سادگی قابل گرتهبرداری و انتقال به بخشهای دیگر بازار نیستند. این بازاری است که صنعت لجستیک باید آن را سنگر به سنگر و از طریق همکاری نزدیک با متخصصان مدیریت زنجیرۀ تأمین و طراحان و مدیران خوشههای صنعتی، در حوزههای مختلف، فتح کند.
کد مطلب: 214