اصلاح ساختاری صنعت لجستیک چگونه میتواند به حل معضل بنزین در اقتصاد ایران کمک کند؟
در این قسمت از سلسله یادداشتهای قفل بنزین و کلید لجستیک، به بررسی این موضوع میپردازیم که چرا در میان بخشهای مختلف اکوسیستم اقتصاد ایران که تحت تأثیر یارانۀ سنگین اعمال شده روی قیمت بنزین دچار ناکارآمدی ساختاری شدهاند، نظام لجستیک نقطۀ مناسبی برای آغاز اصلاحات و حرکت دادن اکوسیستم به سوی سازگاری با قیمت تعادلی سوخت است؛ و نظام لجستیک برای ایفای این نقش باید آمادگی پذیرش چه تغییرات و کشیدن بار چه مسئولیتهایی را داشته باشد.
چرا صنعت لجستیک حلقۀ طلایی اعمال تغییر در اکوسیستم اقتصادی است؟
در میان آن دسته از اجزای اکوسیستم اقتصادی که تحت تأثیر یارانۀ سنگین روی بنزین دچار ناکارآمدی ساختاری شدهاند، بعضی اجزا مانند ساختار خردهفروشی کاملاً انفعالیاند؛ یعنی چندان قادر به تأثیرگذاری مستقیم بر سایر اجزای اکوسیستم نیستند، اما از تغییر و تحول در اکوسیستم به شدت تأثیر میگیرند. بعضی از ارکان مانند ساختار سکونتگاهی نیز گرچه به شدت بر روی سایر اجزا تأثیر میگذارند، ایجاد تغییر در آنها زمانبر، دشوار، پیچیده و پُرهزینه است. آنچه نظام لجستیک را به نقطۀ ایدهآل برای آغاز اصلاح اکوسیستم اقتصادی معیوب متکی بر بنزین یارانهای تبدیل میکند، این واقعیت است که نظام لجستیک، نه مانند شبکۀ خردهفروشی سنتی در جایگاه انفعالی و بدون قدرت اثرگذاری چشمگیر است و نه تغییر آن در مقایسه با حلقههایی مانند ساختار سکونتگاهی، دشوار و زمانبر و پرهزینه است. از اینرو منطقی است اگر تصور کنیم که صنعت لجستیک نقطۀ بهینهای است که میتواند اولاً با سهولتی نسبی، در ساختارها تغییر ایجاد کند و با بنزین غیریارانهای هماهنگ شود؛ و ثانیاً با نقشپذیری مناسب در اکوسیستم اقتصادی، مسیر همراه شدن سایر اجزای متأثر از یارانۀ بنزین مانند نظام خردهفروشی و ساختار سکونتگاهی و بازار کار را با اصلاح قیمت بنزین هموار کند. اما سؤال اینجا است که صنعت لجستیک برای ایفای این نقش باید خود آمادۀ چه تغییراتی باشد؟
شرط اول؛ تابآوری
صنعت لجستیک، به طور طبیعی، خود یکی از اولین حلقههای اکوسیستم است که از اصلاح قیمت بنزین به شتاب و به شدت تأثیر میپذیرد. اگر صنعت قادر نباشد بازار و عملیات فعلی خود را پس از اصلاح قیمت بنزین پایدار نگاه دارد، بدیهی است که قادر نخواهد بود به سایر بخشهای اکوسیستم اقتصادی برای پذیرش این تغییرات کمک کند.
برای ایجاد این پایداری، کاهش شدت مصرف انرژی در بخشهای مختلف زنجیره فعالیتهای لجستیکی یکی از ضروریترین کارها است که میتواند به شیوههای گوناگون صورت پذیرد. بهبود و ارتقای عملکرد موتور خودروهای ناوگان؛ جایگزین کردن الگوهای حمل مستقیم یک مرحلهای با شبکههای هاب و اسپوک؛ استفاده از وسایل نقلیۀ غیرموتوری یا وسایل نقلیۀ الکتریکی کوتاهبرد که انرژی خود را از منابع تجدیدپذیر دریافت میکنند، در گام آخر تحویل؛ تکرار تجربۀ بریتانیا در مورد استفاده از شبکۀ مترو برای انتقال درون شهری بار و شبکۀ ریلی سراسری در حملهای بین شهری، همه و همه نمونههایی از اقداماتی هستند که میتوانند شدت مصرف انرژی در صنعت لجستیک را به شکل چشمگیری کاهش دهند تا صنعت بتواند خود را هرچه بیشتر با اصلاح قیمت سوخت سازگار کند.
این اقدامات و اقدامات مشابه برای سازگار کردن صنعت لجستیک با تغییرات قیمت سوخت مفید و مناسب هستند؛ اما اگر صنعت لجستیک بخواهد نقش تسهیلگر روند سازگاری اکوسیستم اقتصادی و اجتماعی را با اصلاح قیمت بنزین ایفا کند، نمیتوان به همین سطح از تغییرات بسنده کرد و باید گامهای دیگری رو به جلو برداشت.
گامهایی برای افزایش سازگاری اکوسیستم
بدیهی است که تعادلی شدن قیمت بنزین موجب ایجاد تغییرات گستردهای در اکوسیستم اقتصادی و اجتماعی کشور خواهد شد و سازگاری بخشهای مختلف نظام اقتصادی و اجتماعی با این تغییرات نیازمند اقدامات گسترده و متنوعی است. اما در میان این اقدامات دو مورد بسیار کلیدی وجود دارند که بر شدت مصرف انرژی و وضعیت اشتغال بسیار مؤثرند؛ و در عین حال، بهشدت با حوزۀ لجستیک در هم آمیختگی دارند.
این دو مورد عبارتاند از: توسعۀ تجارت الکترونیکی و ایجاد سیستمهای مدیریت زنجیرۀ تأمین برای کسبوکارهای کوچک و متوسط.
همانطور که پیشتر در قسمتهای قبلی این سلسله یادداشتها اشاره شد، قیمتگذاری غیرواقعی یارانه در ایران به خلق مشاغل متعددی دامن زده که ارزشافزودۀ واقعی چندانی خلق نمیکنند و اغلب از یارانۀ بنزین ارتزاق میکنند. با حذف یارانۀ بنزین این مشاغل تا حد زیادی دلیل وجودی خود را از دست میدهند و در اقتصاد ایران، هیچ حوزهای از تولید و تجارت نیز آمادگی جذب چنین نیروی کار مازادی را ندارد.
حسب تجربیات جهانی در زمینۀ تغییرات ساختاری نظام اقتصادی یک کشور، به نظر میرسد راهبرد مناسب برای توزیع موفق این موج از نیروی کار مازاد، مشاغل خویشفرما یا کسب و کارهای کوچک و متوسطی هستند که با انعطافپذیری کافی میتوانند ظرفیتهای این نیروی کار و البته سرمایههای آنان را برای فعالیتهای اقتصادی واقعی و دارای ارزشافزوده به کار گیرند.
رشد سریع این بخش از کسب و کارها در اقتصاد ایران نیازمند کانالهای فروش مناسب و کارآمد است که بدیهی است باید آنها را در حوزۀ تجارت الکترونیکی جستوجو کرد. همچنین کسب و کارهای کوچک و متوسط و خویشفرما برای رسیدن به سطح مناسبی از بهرهوری و سودآوری نیازمند پشتیبانی یک نظام مدیریت زنجیرۀ تأمین مناسب هستند.
صنعت لجستیک و به ویژه پست لجستیک میتواند با نقشآفرینی مؤثر در این دو حوزه، یعنی توسعۀ بسترهای تجارت الکترونیکی و تأمین زیرساختهای نظام زنجیرۀ تأمین برای کسب و کارهای کوچک و متوسط، افزون بر تأثیرگذاری بر کاهش شدت مصرف انرژی در اقتصاد کشور و افزایش سازگاری اکوسیستم با تعادلی شدن قیمت سوخت، در زمینۀ جابهجایی نیروی کار و سرمایه از حوزۀ غیرمولد مبتنی بر یارانۀ بنزین (مانند بازار غیررسمی حمل مسافر درونشهری) به حوزۀ کسب و کارهای مولد کوچک و متوسط نقش داشته باشد؛ و به این ترتیب، روند حرکت اقتصاد ایران به سوی قیمتگذاری حاملهای انرژی در یک بازار آزاد را تسهیل و تسریع کند.
فعالان صنعت لجستیک و به ویژه پست لجستیک باید در این مقطع تاریخی انتخاب کنند که میخواهند بخشی از اشتباهات گذشته باشند و بیهوده بر سر بازار ناپایدار و محدود و متکی بر یارانۀ فعلی با یکدیگر بجنگند؛ یا در کنار هم آینده را شکل دهند و تسهیلگر حرکت اکوسیستم اقتصادی ایران به سوی رهایی یارانۀ سوخت باشند.