فیلیپی اسم ربات جدیدی است که رستورانهای زنجیرهای وایتکسل، استفاده آزمایشی از آن را در پاییز امسال در حداقل یکی از رستورانهای خود آغاز خواهد کرد و انتظار میرود؛ در صورت موفق بودن آزمایشهای اولیه، این آشپز ماشینی و مجهز به هوش مصنوعی، به زودی وایتکسل و چه بسا سایر رستورانها را، از اتکا به نیروی انسانی، برای فعالیتهایی نظیر سرخکردن سیبزمینی یا پشت و رو کردن همبرگر برهاند.
اما چه چیز در مورد پیوند رباتیک و آشپزی برای صنعت لجستیک جذاب و قابل توجه است؟ پاسخ یک کلمه است: «اینترالجستیک»
اینترالجستیک، به زبان ساده «لجستیک داخل چهاردیواری» است. در تعریف فنی، آن را معادل فن و هنر مدیریت و یکپارچهسازی و اتوماسیون جریان اطلاعات و کالاها درون یک انبار، مرکز پخش یا مرکز سفارشگردانی میدانند.
پیچیدهتر شدن و گستردهتر شدن شبکه تقسیم کار تخصصی در نظام اقتصاد جهانی از یکسو و رشد و شکوفایی تجارت الکترونیکی از دیگرسو، میزان تقاضا برای خدمات لجستیکی B2B و B2C، به ویژه به صورت خردهبار، را با رشد چشمگیری مواجه ساخته و این رشد سریع، همچنان ادامه دارد.
کاهش بهای تمام شده، اولین هدف
افزایش تقاضا برای خدمات لجستیکی، به ویژه لجستیک خردهبار و خدمات اختصاصی شده «تحویل در محل مشتری»، فضای مساعدی برای رشد کسبوکارهای تخصصی حوزه انبارداری، خدمات توزیع و خدمات سفارشگردانی (fulfillment) ایجاد کرده است.
اما نکته کلیدی اینجاست که خدمات اینترالجستیکی، به دلیل اتکای بسیار زیاد به نیروی انسانی، ظرفیت چندانی برای بهرهبرداری از «صرفه ناشی از مقیاس» ندارند و حتی بر عکس، مانند هر فعالیت متکی به نیروی انسانی (Labor intensive)، افزایش حجم عملیات با رشد هزینههای بالاسری و در نهایت، افزایش بهای مارجینال، توأم خواهد بود.
مدل بهای تمام شده خدمات اینترالجستیک و نحوه واکنش آن به افزایش مقیاس، میتواند به عنوان یک مانع جدی، رشد اقتصادی کسبوکارهای خدمات لجستیکی را، با وجود رشد سریع تقاضا، از طریق کاهش حاشیه سود خالص و به تبع آن کاهش تمایل سرمایهگذاران به حضور در این بخش، با چالشهای جدی مواجه کند.
مکانیزه کردن و اتوماسیون این سیستمها، راهحلی برای فرار از این دام و ایجاد ظرفیت خلق ارزش افزوده با اتکا به صرفه ناشی از مقیاس، در خدمات تخصصی انبارداری و سفارشگردانی است.
سرمایهگذاری اولیه، نخستین مانع
پیشگامان نسل جدید خدمات لجستیک، ظرفیتهای ناشی از این اتوماسیون و به طور مشخص کاربرد رباتها در نظام انبارداری و مراکز سفارشگردانی را، از سالها پیش، به خوبی درک کرده بودند. نشانه صحت این ادعا، تصاحب شرکت کیو-رباتیکز به وسیله آمازون و استفاده گسترده از راهحلهای رباتیک در انبارها و مراکز سفارشگردانی خود، از سالهای دور است که به مرور، در میان سایر فعالان صنعت نیز مورد توجه قرار گرفته و به این ترتیب حضور رباتهای خودکار (Autonomous Robots) و رباتهای همکار (Collaborative Robots) در حوزه اینترالجستیک، تبدیل به یک جریان رایج و روند عمومی شده است.
با وجود آگاهی فعالان صنعت لجستیک از اهمیت کاربرد رباتیک در حوزه اینترالجستیک، محدودیتهای فناوری، چه از منظر بلوغ و کارایی و چه از منظر دسترسپذیری و گستره کاربرد، سبب میشد تا هزینه بالای سرمایهگذاری اولیه و محدودیت توانایی رباتها در اجرای عملیات مورد نظر، روند حضور این بازیگران تازه را در صنعت لجستیک با کندی و چالش مواجه کند.
اما به نظر میرسد این شرایط به سرعت در حال تغییر است. از یکسو، فناوری اینترنت اشیاء هزینههای اتوماسیون را به صورت چشمگیری کاهش داده است و از سوی دیگر پیوند روزافزون هوش مصنوعی و رباتیک، کنترل رباتها را سادهتر و ظرفیت آنها برای انجام فعالیتهای پیچیده را بیشتر کرده است.
حضور فیلیپی در آشپزخانههای رستوران زنجیرهای وایت کسل را باید از همین زاویه تفسیر کرد: حضور رباتها در انجام فعالیتی که سرعت و ظرافتهای زیادی دارد و پیش از این توسط نیروی کار انسانی غیرمتخصص و با حداقل دستمزد انجام میشده است.
اهرم صرفه در مقیاس
از آنجا که ساخت و استفاده از رباتها، مانند هر فعالیت اقتصادی دانشبنیان دیگری، به شدت صرفه ناشی از مقیاس دارد، باید انتظار داشت با عبور رباتها از خط مقاوم نیروی انسانی غیرماهر با حداقل دستمزد، در کارهای سبک اما ظریف و سریع، شاهد یک رشد انفجاری در دامنه کاربرد رباتیک در نظام اقتصادی باشیم و احتمالا خدمات اینترالجستیک مراکز انبارداری و سفارشگردانی یکی از اولین بازارهایی است که لشگر رباتها برای فتح آن اقدام میکنند.
با وجود همه خوشبینیهای ناشی از روندهای تکنولوژیک و اقتصادی، باید در نظر داشت جایگزینی رباتها به جای انسانها، در فعالیتهای مبتنی بر نیروی کار انسانی، جنبههای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی پیچیدهای نیز دارد که تیغ مزیتهای اقتصادی و پیشرفتهای تکنولوژیک را در کوتاه مدت، کند خواهد کرد؛ اما در دراز مدت، یا بهعبارت دقیقتر، در مقیاس یک نسل، به نظر میرسد اتکای اینترالجستیک به رباتیک، یک سرنوشت محتوم و تغییرناپذیر است و با تغییراتی که رباتها در الگوی بهای تمام شده خدمات اینترالجستیک ایجاد میکنند و همچنین ظرفیتهایی که اینترالجستیک رباتیک برای تعریف خدمات ارزش افزوده و خدمات اختصاصیسازی شده در سیستم انبارداری و مراکز سفارشگردانی خلق میکند، این تحول موجب رشد چشمگیر و شکوفایی بیش از پیش تجارت الکترونیکی نیز خواهد شد.
دیرتر ولی ناگزیر...
در ایران، نرخ بالای بهره و دشواری تجهیز منابع مالی، در کنار تحریمهایی که دسترسی به تامینکنندگان کلان مقیاس این فناوریها را با محدودیت جدی مواجه میسازد، همراهی فعالان صنعت لجستیک کشور با اولین موج این تغییرات را به تاخیر خواهد انداخت؛ اما، صنعت لجستیک ما نیز، عاقبت به قافله جهانی خواهد پیوست.