تاریخ انتشاردوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۸
کد مطلب : ۲۱۶
۰
plusresetminus
آیا قفل بنزین با لجستیک گشوده می‌شود؟

بنزین یارانه‌ای و ساختار ناکارآمد لجستیک در اقتصاد ایران

قیمت بسیار ارزان بنزین سبب شده است تا فعالان صنعت به‌ جای تمرکز بر ایجاد شبکه‌های هاب و اسپوک یا شراکت در توسعۀ مراکز سفارش‌گردانی که موجب تقویت زیرساخت‌های تجارت الکترونیکی می‌شوند، به استخدام باریاران بیشتر اقدام کنند تا از محل یارانۀ بنزین به سود بیشتری دست یابند.
بنزین یارانه‌ای و ساختار ناکارآمد لجستیک در اقتصاد ایران
بخش نخست این سلسله یادداشت‌ها به این مساله پرداخت که چطور بنزین به ‌واسطۀ خواست سیاستگذار برای عرضۀ یارانۀ سنگین و دست‌کاری قیمت این کالا، به یک معضل تبدیل شد؛ و گفتیم که چرا پرداخت یارانه‌های گسترده و طولانی ‌مدت نظام اقتصادی را دچار مشکل می‌کند. اما این مشکل واقعاً چقدر جدی است؟ آیا نمی‌توان امروز هم منبعی را برای ادامه دادن تخصیص یارانه به بنزین تأمین کرد؟ و آیا قطع شدن یارانۀ بنزین واقعاً قابلیت تبدیل شدن به یک بحران را دارد؟ پرسش‌هایی که این یادداشت به آن‌ها پاسخ می‌دهد. 

زیان پنهان؛ هزینۀ واقعی یارانۀ بنزین برای اقتصاد کشور چقدر است؟
بسیار طبیعی است که هر کالا یا خدمتی که با قیمت اندک و فراوانی زیاد در دسترس باشد، بدون حساسیت نسبت کارآمدی و صرفه‌جویی مصرف شود؛ و بدیهی است که بنزین هم از این قاعده مستثنا نیست. اما آن‌چه بنزین یارانه‌ای را به یک معضل سیاست‌گذاری اقتصادی در ایران تبدیل کرده است، این واقعیت است که بنزین ارزان فقط موجب مصرف سهل‌انگارانه و ناکارآمد بنزین نیست؛ بلکه با توجه نقش محوری قیمت سوخت در ساختار هزینه‌های لجستیک و جایگاه لجستیک به ‌عنوان شبکۀ شریانی متصل ‌کنندۀ اجزای گوناگون نظام اقتصادی به یکدیگر، بنزین ارزان در تمام این سال‌ها مشوق مصرف سهل‌انگارانه و ناکارآمد همۀ نهاده‌های تولید از جمله زمین، نیروی انسانی و سرمایه بوده است.
هزینۀ یارانۀ بنزین برای اقتصاد ایران بسیار فراتر از اختلاف قیمت بنزین یارانه‌ای با قیمت جهانی بنزین است؛ و همۀ عدم‌النفعی را در بر می‌گیرد که اقتصاد کشور، به ‌واسطۀ ناکارآمد شدن استفاده از سایر نهاده‌های تولید، در اکوسیستم مبتنی بر بنزین یارانه‌ای متحمل می‌شود.
این ناکارآمدی فراگیر در نظام اقتصادی از یک‌سو به شکل‌گیری یک فقر گسترده و مزمن می‌انجامد که نارضایتی حاصل از آن روز به ‌روز برای جامعه تحمل‌ناپذیرتر می‌شود و از سوی دیگر، بخش بزرگی از هزینۀ این ناکارآمدی گسترده و روز افزون باید از محل مصرف بیشتر بنزین یارانه‌ای پرداخت شود که دیگر منبع چندانی برای ادامۀ این وضعیت باقی نمانده است. ترکیب این دو موضوع ادامۀ پرداخت
یارانۀ گسترده و سنگین روی بنزین و گازوئیل را به یک راه‌ حل غیرممکن تبدیل کرده است.
این یادداشت در ادامه به بررسی این پرسش می‌پردازد که یارانۀ بنزین با چه ساز و کارهایی ناکارآمدی را در اکوسیستم اقتصادی کشور گسترش داده است. درک این ساز و کارها از آن جهت اهمیت دارد که تخمینی واقع‌بینانه از ابعاد بحران ناشی از حذف یارانۀ بنزین و نیز ایده‌هایی در مورد راه ‌حل‌های مواجهه با این بحران عرضه می‌کند.

گسترش سرطان؛ بنزین یارانهای چگونه کلیت نظام اقتصادی ایران را دچار ناکارآمدی کرده است؟
بنزین یارانه‌ای به‌ طور طبیعی موجب ناکارآمدی صنعت لجستیک می‌شود؛ اما استمرار پرداخت یارانۀ سنگین روی بنزین باعث شده است که این ناکارآمدی از سطح عملیات و فرایند به سطح ساختار توسعه پیدا کند. هم‌چنین ساختار ناکارآمد در لجستیک، به ‌عنوان صنعتی که با اتصال بخش‌های مختلف نظام اقتصادی و اجتماعی به یکدیگر در شکل‌گیری ساختارهای اقتصادی و اجتماعی مؤثر است، موجب بروز ناکارآمدی‌های ساختاری در کل اکوسیستم اقتصادی و حتی اجتماعی کشور شده است.

ناکارآمدی ساختاری در صنعت لجستیک به چه معناست و چرا اهمیت دارد؟
ناکارآمدی ساختاری به معنای آرایش و ساختاریافتگی غلط و نامناسب دارایی‌های استفاده ‌شده در یک سیستم است؛ که امکان ارتقای کارایی عملیات و فرایند را سلب می‌کند و در عین حال، به ‌سادگی تغییرپذیر نیست.
تصور کنید؛ وقتی یک اتوبوس با حدود 10 تاکسی جایگزین می‌شود، دستمزد هر راننده باید میان چهار مسافر، به ‌جای 40 مسافر اتوبوس، تقسیم شود. این مثالی ساده اما روشنگر از ناکارآمدی ساختاری است.
ناکارآمدی عملیات و فرایند به کیفیت اجرای عملیات و فرایند وابسته است. در مثال اتوبوس، این‌که آیا راننده مسیر صحیحی را انتخاب می‌کند؛ ایستگاه‌ها درست مکان‌یابی شده‌اند؛ سرعت پیمایش مسیر بهینه انتخاب شده است؛ و مواردی از این دست، بر کارایی عملیات حمل ‌و نقل مسافران بین یک مبدأ و مقصد مشخص، مؤثرند. هرگونه ناکارآمدی عملیاتی را بعد از شناسایی می‌توان با یک دست‌کاری جزئی و سریع در متغیرهای عملیاتی اصلاح‌پذیر کرد؛ اما اگر در زیرساخت‌های مورد نیاز برای جابه‌جایی مسافران، به‌ جای یک دستگاه اتوبوس، ده تاکسی سواری در نظر گرفته شده باشد، این تصمیم به معنای تحمیل ده برابر هزینۀ نیروی انسانی به عملیات حمل ‌و نقل مورد نظر است؛ که با دست‌کاری در هیچ متغیر عملیاتی‌ای اصلاح‌پذیر نیست.
این مثال از آن جهت بسیار
جالب است که به ‌راستی بخشی از هستۀ مرکزی ناکارآمدی ساختاری صنعت لجستیک در ایران و تأثیرات آن بر سایر اجزای اکوسیستم اقتصادی و اجتماعی را نشان می‌دهد.

 ناکارآمدی ساختاری صنعت لجستیک چگونه به سایر اجزای اکوسیستم اقتصادی سرایت می‌کند؟
اجازه دهید از همان ماجرای اتوبوس و خودروی سواری بررسی این موضوع را آغاز کنیم. بنزین ارزان ‌قیمت خرید انبوه خودروی بی‌کیفیت را برای استفاده از مزیت یارانۀ بنزین در سیستم حمل ‌و نقل شهری توجیه‌پذیر کرده است. بخش درخور توجهی از نیروی کار، به ‌جای سرمایه‌گذاری در ارتقای مهارت‌ها و مشغول شدن به یک کار مولد، در این سیستم حمل و نقل شهری ناکارآمد مشغول به کار شده‌اند؛ و به این ترتیب، بنزین یارانه‌ای ناکارآمدی ساختاری را از صنعت لجستیک به بازار کار توسعه داده است؛ اما موضوع در همین‌جا خاتمه پیدا نمی‌کند. این سیستم حمل ‌و نقل مویرگی ناکارآمد یک ساختار سکونتگاهی متراکم و مویرگی با گسترش افقی زیاد را در شهرهای بزرگ شکل داده است. این ساختار سکونتگاهی نیز نقش فروشگاه‌های کوچک محلی را در برابر فروشگاه‌های بزرگ و متمرکز در نظام خرده‌فروشی ایران تقویت کرده که خود به استفادۀ غیربهینه از زمین، نیروی کار و سرمایه انجامیده است؛ و از سوی دیگر، موجب شکل‌گیری صورت عجیبی از شبکۀ پخش در کشور شده است که از حیث ناکارآمدی در دنیا تقریباً بی‌نظیر است. 

ناکارآمدی ساختاری در سیستم حمل و نقل مسافر به ساختار سکونتگاهی، نظام خرده‌فروشی و لجستیک خرده‌فروشی سرایت کرده است. در صنعت پست لجستیک نیز قیمت بسیار ارزان بنزین سبب شده است تا فعالان صنعت به ‌جای تمرکز بر ایجاد شبکه‌های هاب و اسپوک یا شراکت در توسعۀ مراکز سفارش‌گردانی که موجب تقویت زیرساخت‌های تجارت الکترونیکی می‌شوند، به استخدام باریاران بیشتر اقدام کنند تا از محل یارانۀ بنزین به سود بیشتری دست یابند.
حال تصور کنید با برداشتن یارانۀ بنزین چه اتفاقی می‌افتد. به ‌ناگاه این سیستم حمل‌ و نقل دیگر کارایی ندارد؛ این ساختار سکونتگاهی به ‌سرعت مطلوب بودن خود را از دست می‌دهد؛ و متناسب با آن‌ها، شبکۀ خرده‌فروشی (چه به شکل سنتی و چه در تجارت الکترونیکی) دچار بحران می‌شود؛ و به این ترتیب بخش بزرگی از جامعه در بحران فرو می‌رود.
در واقع، ادامۀ پرداخت یارانه روی بنزین موجب گسترش ناکارآمدی و قطع یارانۀ بنزین موجب بروز بحران گسترده در اکوسیستم اقتصادی و اجتماعی کشور می‌شود.
در قسمت‌های بعدی این یادداشت به پاسخ این پرسش می‌پردازیم که چگونه می‌توان از این چرخۀ معیوب خارج شد؟
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما