تاریخ انتشاردوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۲
کد مطلب : ۱۶۷
۰
plusresetminus
به نظر می‌رسد بحران پاندمی کرونا از دو منظر به گسترش استفاده از ربات‌ها در انبار و مراکز سفارش‌گردانی و خودروهای خودران در ناوگان لجستیک کمک خواهد کرد. اول این‌که آسیب‌پذیری نظام لجستیک به دلیل وابستگی به نیروی کار انسانی، علاقه سرمایه‌گذاران به نوآوری و استفاده از تجهیزات رباتیک را بیشتر خواهد کرد. دوم آنکه دولت‌ها از هراس تبدیل‌شدن ناپایداری زنجیرۀ تأمین به یک تهدید امنیت ملی، رواداری بیشتری در برابر اتوماسیون خواهند داشت!
فناوری چگونه به کمک مقاوم‌سازی زنجیرۀ تأمین می‌آید؟
در قسمت اول این مطلب سه نقطۀ آسیب‌پذیری اصلی نظام مدیریت زنجیرۀ تأمین در بحران پاندمی کرونا را بررسی کردیم. در این قسمت به پاسخ این پرسش می‌پردازیم که آخرین پیشرفت‌های فناوری در نظام زنجیرۀ تأمین و مدیریت لجستیک چگونه می‌تواند به مقاوم‌سازی این نقاط آسیب‌پذیر منجر شود.

اول: خودکارسازی (اتوماسیون) در لجستیک
پیش از این، پست نوین، بارها در زمینۀ پیشرفت‌های فناوری اتوماسیون لجستیک، به‌ویژه در دو مسیر اصلی یعنی خودروهای خودران و گسترش کاربرد ربات‌ها در نظام انبارداری و سفارش‌گردانی، گزارش‌هایی منتشر کرده است. هم‌چنین منطق اقتصادی این اتوماسیون به‌ویژه در مورد اثر کاربرد ربات‌ها در بهبود خدمات سفارش‌گردانی را بررسی کردیم و دیدیم که چطور این فناوری‌ها سفارش‌گردانی و انبارداری را از یک فعالیت مبتنی بر نیروی انسانی و بدون صرفه در مقیاس، به یک فعالیت فناورانه (تکنولوژیک) با قابلیت خلق ارزش‌افزوده‌ چشم‌گیر تبدیل می‌کنند.

در معرفی فیلیپی، آشپز رباتیک جدید وایت کسل، به این نکته اشاره کردیم که موضوع جایگزینی ربات‌ها و هوش مصنوعی با نیروی انسانی ارزان ‌قیمت را نمی‌توان فقط از منظر اقتصادی تجزیه ‌و تحلیل کرد و روند پیشرفت این فناوری و توسعه‌ کاربست آن با ملاحظات سیاسی و اجتماعی مربوط به وضعیت جامعه کارگری به‌شدت در هم تنیده است.
به نظر می‌رسد بحران پاندمی کرونا از دو منظر به گسترش استفاده از ربات‌ها در انبار و مراکز سفارش‌گردانی و خودروهای خودران در ناوگان لجستیک کمک خواهد کرد.
اول این‌که با آشکار شدن آسیب‌پذیری نظام لجستیک از منظر وابستگی شدید به نیروی کار انسان‌ها، سرمایه‌گذاران انگیزه و علاقه بیشتری برای تخصیص منابع به تحقیقات و نوآوری در این حوزه و نوسازی زیرساخت‌های خود با استفاده از تجهیزات رباتیک پیدا می‌کنند.
دوم، دولت‌ها
که پیش از این بابت ملاحظات اجتماعی و سیاسی چندان روی خوشی به روند خودکارسازی (اتوماسیون) در لجستیک، که نتیجۀ قهری آن بیکار شدن کارگران بود، نشان نمی‌دادند، وقتی می‌بینند ناپایداری زنجیرۀ تأمین در اثر وابستگی به نیروی انسانی می‌تواند به‌سادگی به یک تهدید امنیت ملی تبدیل شود، پس از این با روند خودکارسازی (اتوماسیون) با رواداری بیشتری برخورد خواهند کرد.

دوم: انعطاف‌پذیری نظام تولید
با آغاز بحران پاندمی کرونا، خبرهای جالبی در مورد تغییر کاربری نظام‌های تولید در بنگاه‌های گوناگون شنیده شد؛ بخش پهپاد آمازون به تولید شیلد برای کادر درمان پرداخت، فاکسکان به کارخانۀ ساخت ماسک بدل شد و ... .
البته این نمونه‌ها از آن‌جا که بسیار معدودند، بیشتر از آن‌که نشان‌دهنده‌ انعطاف‌پذیری عملی نظام تولید جهانی باشند، نشان می‌دهند که ما چه فرصت‌های ارزشمندی برای پاسخ گفتن به نیازهای بحرانی جامعه در طول این بحران داشته‌ایم که با کم‌توجهی به موضوع انعطاف‌پذیری نظام تولید هدر رفته‌اند.
مفاهیمی مانند کارخانه‌های اجاره‌ای، تولید قراردادی، تولید بدون کارخانه و تولید بدون برند، مفاهیمی تازه در حوزه‌ی ساخت و تولید نیستند و اولین نمونه‌های جدی در این حوزه بیش از سه دهه قدمت دارند.
ضعف دسترسی و نظارت بر روند تولید، دشواری سفارشی‌سازی روند تولید که نیاز به آموزش و مدیریت نیروی انسانی در مقیاس وسیع داشت و هم‌چنین دشواری و پیچیدگی مدیریت زنجیرۀ تأمین در تولید بدون کارخانه، مهم‌ترین عوامل محدود کننده‌ نظام تولید قراردادی در طول سال‌های گذشته بوده‌اند.
این روند اما به‌سرعت در حال تغییر است. توسعۀ کاربرد ربات‌ها در اینترالجستیک کارخانه و سایر بخش‌های فرایند تولید سبب می‌شود که اختصاصی‌سازی و سفارشی‌سازی تولید دیگر نیازمند آموزش و راهبری کارگران نباشد؛ بلکه به فرایند ارزان و اغلب آسان نصب کُدهای مورد نظر بر روی ربات‌های کارخانه تبدیل شود.
از طرف دیگر، سازوکارهای قراردادهای هوشمند بر بستر فناوری زنجیره‌ بلوکی در پیوند با فناوری اینترنت اشیا که خودکارسازی (اتوماسیون) گسترده و با قیمت کم در کارخانه‌ها و نیز امکان نظارت به‌هنگام را فراهم می‌کند، باعث می‌شود که تولید بدون کارخانه با نظارت‌پذیری بالا و هزینه‌ مبادله اندک ممکن شود و گزینه‌ای جذاب برای صاحبان برندها و مالکان کارخانه‌ها به شمار آید.

سوم: مشاهده‌پذیری زنجیرۀ تأمین
پیش از این در پست نوین درباره اهمیت
مشاهده‌پذیری زنجیرۀ تأمین و فواید بسیار زیاد نگاشت نقشه‌ زنجیرۀ تأمین برای تولیدکنندگان مطالب گوناگونی منتشر شده است.
در دنیای امروز، به لطف فناوری‌های نوین اطلاعات و ارتباطات، مشاهده‌پذیر ساختن زنجیر‌ه تأمین یک بنگاه از ابتدا تا انتها، هرچند کماکان چالش‌هایی دارد، اما هدفی کاملاً دست‌یافتنی است.
این سطح از مشاهده‌پذیری اما مشکلاتی را که سیستم جهانی زنجیره‌ تأمین در بحرانی مانند کووید 19 تجربه کرده است، حل نمی‌کند. ما نیازمند یک الگوی تبادل اطلاعات میان‌شبکه‌ای و فرابنگاهی برای شناخت جایگزین‌های (آلترناتیوهای) زنجیره‌ تأمین و امکان برنامه‌ریزی مجدد فرایند تأمین در صورت بروز مشکل در خط تأمین فعلی هستیم.
با شکل‌گیری صورت تازه‌ای از بازارهای پلتفرمیزه ‌شده‌ B2B، تحلیل کلان داده و فناوری هوش مصنوعی می‌تواند شناسایی و اعتبارسنجی تأمین‌کنندگان را تسهیل کند.
قراردادهای هوشمند مبتنی بر فناوری زنجیرۀ بلوکی نیز با کاهش هزینه‌ مبادله و افزایش شفافیت؛ هم موجب توانمندسازی تأمین‌کنندگان کوچک و متوسط می‌شود و هم زمینۀ مناسبی برای مشارکت بیشتر سرمایه‌گذاران و فعالان بازارهای مالی در نظام مدیریت زنجیرۀ تأمین فراهم می‌کند. مجموعه این عوامل درنهایت، موجب افزایش پایداری زنجیرۀ تأمین در برابر شوک‌هایی هم‌چون بحران پاندمی کووید19 می‌شود.

پیش‌تر، درباره کاربرد فناوری‌های اتوماسیون و رباتیک، گفتیم که رواداری دولت‌ها در برابر روند خودکارسازی (اتوماسیون) خدمات لجستیک، کمک درخور توجهی به سرعت گرفتن این روند خواهد کرد. در مورد بندهای دوم و سوم نیز مشارکت فعال دولت در حمایت از شکل‌گیری بازارهای متشکل B2B و رسمیت یافتن قراردادهای هوشمند در نظام تجارت ملی و بین‌المللی شرط ضروری شتاب گرفتن این تحولات است.

دولت‌ها به‌صورت طبیعی در برابر آن دسته از تغییرات فناوری که نظم کهنۀ اقتصادی را تهدید می‌کند، به دلیل نگرانی از تبعات اجتماعی آن محتاط و محافظه‌کارند؛ اما این بار موضوع فرق می‌کند: همه‌ ما از بحران کووید19 آموختیم که حفظ پایداری زنجیرۀ تأمین بخشی از زیربنای امنیت ملی کشورهاست و نمی‌توان آن را قربانی هیچ مصلحت سیاسی یا اجتماعی زودگذری کرد.
 
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما