کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

آیا صنعت لجستیک در حال پوست اندازی است؟( بخش دوم)

خدا و خرما؛ ظرفیت‌هایی که لجستیک هوشمند برای سایر بخش‌های زنجیره ارزش می‌سازد

21 ارديبهشت 1399 ساعت 12:28

ترکیبی از پلتفرمیزه شدن بازارهای B2B و ایجاد واحدهای تولیدکننده پیمانی یا کارمزدی که بر سیستم قابل‌اتکای لجستیک و بازرسی متکی است، یک بازار آزاد ساخت‌یافته و دارای هزینه مبادله اندک می‌سازد تا مصرف‌کننده نهایی خدا و خرما را با هم داشته باشد.


در قسمت نخست این گزارش، نقش جدید کسب و کارهای مدیریت لجستیک و ظرفیت معماری مجدد زنجیره ارزش، از طریق معماری مجدد زنجیره تامین مورد بررسی قرار گرفت و نمونه‌هایی از توانایی خلق ارزش افزوده، به کمک هوشمندسازی و انعطاف‌پذیر کردن فرآیند لجستیک نهاده (inbound logistics) نیز، بررسی شد.
پست نوین، در این بخش، به بررسی ظرفیت‌های خلق ارزش یک سیستم لجستیک هوشمند، انعطاف‌پذیر و قابل اتکا در سایر بخش‌های زنجیره ارزش پورتر می‌پردازد.
 
تولید و پردازش: بخش دوم از زنجیره ارزش مدل پورتر
بخش مهمی از ظرفیت‌های بهینه‌ سازی بخش تولید و پردازش (processing and production) در زنجیره ارزش پورتر، در چارچوب بررسی ظرفیت‌های لجستیک نهاده‌ها مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد، زیرا در عمل، بخش‌های مختلف زنجیره ارزش از یکدیگر جداشدنی نیست.
مهم‌ترین ظرفیت خلق ارزش در روند تولید، که به فرآیند لجستیک نهاده وابسته است؛ "تقسیم کار تخصصی هوشمندانه "است. در این‌جا مقصود از تقسیم کار هوشمندانه، تقسیم کار بر اساس فرآیند تولید، به جای تقسیم کار بر مبنای محصول نهایی است. این شکل از تقسیم کار، امکان استفاده از ظرفیت‌های ناشی از صرفه مقیاس را، در سرمایه‌گذاری برای بهبود فناوری، صرفه‌جویی انرژی، ارتقای قابلیت اطمینان فرآیند تولید و کاهش هزینه‌های نگهداری ماشین آلات و راهبری فرآیند تولید بیشتر می‌کند.

صرف‌نظر از فرصت‌هایی همچون موارد فوق، "شبکه‌سازی میان تولیدکنندگان"، با اتکا به یک نظام مدیریت تامین هوشمند، یک امکان استثنایی دیگر برای خلق ارزش در نظام اقتصادی ایجاد می‌کند و آن تلفیق ظرفیت‌های ارزش ‌آفرینی بازار و بنگاه است.

بازار در نظام اقتصادی، وظیفه تخصیص بهینه منابع را بر عهده دارد؛ هر چه تعداد بازیگران یک بازار، در طرف عرضه و تقاضا بیشتر شود، می‌توان امیدوار بود که روند تخصیص منابع در بازار، با هوشمندی و انعطاف‌پذیری بیشتری انجام می‌شود. این همان الگویی است که اقتصاد جهانی تا اواخر قرن هجده میلادی بر اساس آن اداره شده است.

کارایی این الگو به شدت وابسته به اندک ‌بودن هزینه مبادله در بازار است؛ با پیچیده‌شدن تقسیم کار تخصصی و پیچیده شدن فناوری محصولات و فناوری ساخت آن‌ها، هزینه مبادله در بازارهای کلاسیک، با بازیگران متعدد و کوچک، به شدت افزایش پیدا کرد؛ این روند باعث شده تا از اواسط قرن نوزدهم، به تدریج بنگاه‌های بزرگ تبدیل به حاکم بلامنازع نظام اقتصادی شوند. در واقع در عصر «اقتصاد بنگاه» تمرکز نظام اقتصادی بر کاهش هزینه مبادله بوده؛ نه بر ایجاد انعطاف‌پذیری در بازار و تخصیص بهینه منابع.

امکانات جدید شبکه‌ سازی میان کسب‌ و کارها، به نظام اقتصادی این امکان را داده‌ است که مصرف‌ کننده هم‌زمان از مواهب بازار پویا و انعطاف‌پذیر و اندک‌ بودن هزینه مبادله برخوردار باشد.
در این روش، مصرف‌ کننده هم‌چنان با کمپانی‌های بزرگی مواجه است که کارکردشان کاهش هزینه مبادله برای خریدار نهایی است. اما کمپانی‌های بزرگ، با رویکرد تولید بدون کارخانه، در لایه زیرین، بر شبکه‌ای از تولیدکنندگان کوچک‌تر متکی هستند که در یک رقابت/همکاری تنگاتنگ با یکدیگر، تخصیص بهینه منابع در یک بازار انعطاف‌پذیر را رقم می‌زنند.
به این ترتیب، ترکیبی از پلتفرمیزه شدن بازارهای B2B و ایجاد واحدهای تولیدکننده پیمانی یا کارمزدی (producing contractors) که بر نظام منسجمی از قراردادهای هوشمند و یک سیستم قابل‌ اتکای لجستیک و بازرسی متکی است، یک بازار آزاد ساخت‌ یافته و طبعا دارای هزینه مبادله اندک و انعطاف‌پذیر در تخصیص بهینه منابع می‌سازد تا مصرف‌کننده نهایی خدا و خرما را با هم داشته باشد.
 
لجستیک ستانده: بخش سوم
از آن‌جا که لجستیک نهاده و لجستیک ستانده (outbound logistics) در بنگاه به نوعی مکمل یکدیگر محسوب می‌شوند، بهره‌مندی از تمام فرصت‌هایی که در بخش لجستیک نهاده، به عنوان امکانات خلق ارزش از طریق مهندسی مجدد زنجیره ‌تامین و زنجیره ‌ارزش مطرح شد، نیازمند داشتن یک لجستیک ستانده مناسب نیز هست.

اما فراتر از آن، از آن‌جا که لجستیک ستانده، محصول نهایی را به بازار و پول متصل می‌کند، برای فعالان صنعت لجستیک بخشی بسیار کلیدی از زنجیره ارزش محسوب می‌شود و موفقیت فعالان لجستیک برای مشارکت در طرح‌هایی که قادر به معماری مجدد زنجیره ‌ارزش و زنجیره تامین باشد، عمیقا وابسته به قدرتی است که در اثر تماس با مصرف کننده نهایی به دست می‌آورند.
تلاش برای مدیریت بهینه‌ی تجربه تحویل و تعریف خدمات ارزش افزوده در گام نهایی تحویل، عواملی هستند که بازیگران صنعت لجستیک را در یک اکوسیستم تجاری، از سطح ارائه ‌دهندگان یک سرویس جانبی غیر تخصصی، به سطح یک شریک راهبردی ارتقا می‌دهند و در این مرحله است که فعالان لجستیک، در مقام شریک راهبردی زنجیره ارزش محصول، می‌توانند فعالانه در مهندسی مجدد این زنجیره مشارکت کنند که منجر به خلق بازارهای تازه برای خدمات لجستیک و البته ایجاد تحول در اکوسیستم اقتصادی خواهد شد.

فرصت بی‌نظیری که برای گشایش بازار فعالان صنعت لجستیک در بخش لجستیک ستانده، به ویژه برای محصول نهایی، وجود دارد، مربوط به حذف انباشت موجودی و عملیات ناکارآمد خرده‌فروشی‌ها و هم‌زمان حذف نظام پخش سنتی و غیر بهره‌ور است. اما فعالان صنعت لجستیک برای تصرف این جایگاه و خلق ارزش در آن با دو چالش اساسی مواجه هستند:


کد مطلب: 120

آدرس مطلب :
http://www.postenovin.ir/report/120/خدا-خرما-ظرفیت-هایی-لجستیک-هوشمند-سایر-بخش-های-زنجیره-ارزش-می-سازد

پست نوین
  http://www.postenovin.ir