بیماری واگیردار پست لجستیک ایران، برخلاف کرونا، با قرنطینه مهار نخواهد شد. چاره مهار این بیماری تلاش دوشادوش دولت و بخش خصوصی، برای ایجاد یک بازار ساختاریافته و شفاف، بر پایه پلتفرمهای فراگیر و یکپارچه کسبوکارهای شبکهای در صنعت پست لجستیک است.
اساس نظام اقتصادی، خلق ارزش در مبادله تجاری بر اساس مزیتهای نسبی و خلق مزیت نسبی از طریق تقسیم کار تخصصی است.
همه اینها یعنی، نظام اقتصادی برای سرپا ماندن نیاز به ارتباط مداوم آدمها و بنگاهها با یکدیگر دارد. وقتی یک پدیده اپیدمیک، باعث ایجاد ترس و مانع، در برقراری تماس میان آدمها شود، خود به خود چرخهای نظام اقتصادی از کار میایستد.
اما همیشه فقط این اپیدمیها نیستند که موجب قطع ارتباط میان بازیگران و ظرفیتها، در یک نظام اقتصادی میشوند.
ایجاد شبکههای اجتماعی، پلتفرمهای ثبت اطلاعات، رسانههای فراگیر، چابک، انعطافپذیر و هوشمند، فرصتی استثنایی برای تسهیل و توسعه و تسریع تبادل اطلاعات، به عنوان یکی از اساسیترین زیرساختهای کسبوکار، فراهم آورد و به این ترتیب «تجارت الکترونیکی» متولد شد.
تبادل اطلاعات، گرچه بخشی اساسی و حیاتی از هر مبادله تجاری است؛ اما، مبادله تجاری بدون مبادله کالا عملا فاقد معناست.
در تجارت، به خصوص در فروشهای B2C، اگر مشتریان ناچار باشند برای خریداری و دریافت کالا به پایگاه فیزیکی فروشنده مراجعه کنند، موضوع اطلاعرسانی در مورد محصولات و خدمات در فضای سایبری به سطح یک شیوه تبلیغی فروکاسته خواهد شد و مشتری ترجیح خواهد داد تا اطلاعات نهایی منجر به تصمیم خرید را با حضور در پایگاه فیزیکی فروشنده و بررسی دقیق و نزدیک محصول دریافت نماید.
بر این اساس میتوان گفت که پایگاه اینترنتی فعالان بزرگ تجارت الکترونیکی، همچون آمازون، فقط حکم «نوک کوه یخ» را دارند که به سادگی و در نگاه اول دیده میشود؛ اما، اصل بدنه این کسب و کارها، یک نظام لجستیک یکپارچه و هوشمند است که در زنجیره تامین، محصول را از تولید کننده تا مراکز پردازش سفارش منتقل نموده و در نظام فروش و توزیع، سفارشات مشتری را از مسیر مراکز پردازش سفارش به دست مشتری میرساند.
در واقع، فعالان تجارت الکترونیکی تنها با اتکا به یک سیستم کارآمد و قابل اتکای لجستیکی است که میتوانند از نظام فروش و اطلاعرسانی خود در فضای سایبری، برای یک خلق ارزش عمده در عملیات خردهفروشی بهرهبرداری کنند.
به بیان دیگر، قیمت ارزان، سرعت بالا و قابلیت اطمینان عملکرد شبکه توزیع و تحویل است که مشتری را متقاعد میکند تا به جای مراجعه به فروشگاهها، مایحتاج خود را از طریق فروشگاههای الکترونیکی تهیه نماید و در طرف مقابل، فعالان تجارت الکترونیکی نیز، تنها زمانی قادر به ارائه یک سرویس مطلوب به مشتریان خود خواهند بود که از قابلیت اطمینان لجستیک زنجیره تامین و سفارشگردانی (Fulfillment) و همچنین کیفیت مطلوب «تجربه تحویل» مطمئن باشند.
در شرایطی که نظام اقتصادی ایران دچار ضعف و کمبود ظرفیت شبکه پست لجستیک کشور است، بخشهای مختلف زنجیره ارزش تجارت الکترونیکی ایران، چنان از برقراری تماس موثر با یکدیگر محروم میمانند که گویی بروز یک بیماری اپیدمیک، منجر به قطع ارتباط میان حلقههای مختلف این زنجیره و مانع از ایجاد تماس موثر بین آنها شده است.
اما ایجاد اختلال در برقراری ارتباطات میان بازیگران صحنه اقتصاد با یکدیگر، تنها شباهت ضعف نظام پست لجستیک و بیماریهای اپیدمیک به یکدیگر نیست؛ ضعف نظام پست لجستیک کشور، درست مانند بیماریهای اپیدمیک، واگیر دار است! این واگیردار بودن را در دو سطح میتوان مورد بررسی قرار داد.
سطح اول: داخل صنعت پست لجستیک
در تئوری اقتصاد اطلاعات، گزاره مشهوری وجود دارد که میگوید در وضعیت عدم تقارن اطلاعات و ضعف عملکرد زیرساختهای نهادی بازار، کالای بد، کالای خوب را بازار خارج میکند.
در توضیح این موضوع به صورت خلاصه میتوان گفت: همواره میان خریدار و فروشنده درجهای از عدم تقارن اطلاعات، در مورد کالا یا سرویس مورد معامله وجود دارد؛ کارکرد زیرساختهای نهادی در یک بازار و صنعت این است که خریدار کالا یا خدمات را در برابر ریسکهای این عدم تقارن اطلاعات و همچنین ریسکهای ناشی از عدم التزام فروشنده نسبت به اجرای تعهدات خود، محافظت کند.
در صنعت پست لجستیک، بارزترین مصداق این مفهوم رعایت مفاد «موافقتنامه سطح کیفی سرویس» (SLA) است که متکی به دو اهرم عمده است:
اول: نظارت تنظیمگر بر حسن اجرای تعهدات
دوم: رعایت خودانگیخته تعهد برای محافظت از شهرت (که عمدتا در مورد بنگاههای بزرگ مصداق دارد)
در شرایطی که بخش عظیمی از بازار خدمات پست لجستیک به صورت غیررسمی و غیرساختیافته در اختیار فعالان کوچک و غیررسمی است که عملا از دایره نظارت تنظیمگر بیرون هستند و به دلیل مقیاس کوچک عملیات خود، انگیزه چندانی هم برای محافظت از شهرت خود ندارند؛ عدم رعایت استانداردهای حداقلی خدمات، نه فقط تنبیهی ندارد، پاداش نیز دارد! چرا که با عدول از استانداردهای کیفی، میتوان با کاهش بهای تمام شده خدمات، رقبا را از نظر قیمتگذاری و سودآوری تحت فشار قرار داد. به خصوص رقبای بزرگ و رسمی را که پیش از آن تحت فشار مقرراتگذاریها و هزینه تراشیهای دولتی در بیمه و مالیات و حداقل دستمزد و حقوق حاکمیتی و ... نیز بودهاند.
به این ترتیب، فعالان صنعت لجستیک خیلی زود درخواهند یافت که بیشترین شانس بقای بالا در این بازار، متعلق به بنگاههای کوچک، غیر شفاف، غیرمسئول و فعال در بخش غیررسمی و ساختارنیافته بازار است و این الگوی فعالیت مثل یک بیماری مسری در تمام بدنه پست لجستیک تکرار و تقلید میشود. به خصوص در شرایطی که ترکیب رکود و تورم، ترازنامه همه بنگاههای اقتصادی را هم در بخش درآمد و هم در بخش هزینه تحت فشار گذاشته است.
سطح دوم: در زنجیره ارزش تجارت الکترونیکی
ضعف بنگاهها و فعالان صنعت پست لجستیک، محدود به همین صنعت نمیماند و همچون یک بیماری واگیردار، به سایر اجزای زنجیره ارزش تجارت الکترونیکی نیز سرایت میکند.
ضعف شبکه پست لجستیک در حوزههای کیفیت تحویل، بهای خدمات و قابلیت اتکا، یکی از مهمترین دغدغههای فعالان تجارت الکترونیکی است و موجب میشود تا بنگاههای متکی به تجارت الکترونیکی برای مقیاس کردن کسبوکار خود، با مشکلات عدیدهای مواجه باشد. ضعف مقیاسپذیری این بنگاهها، یعنی کاهش انگیزه برای سرمایهگذاری در نوآوری و ارتقای بهرهوری؛ و به این ترتیب، ضعف شبکه پست لجستیک، مانند یک بیماری واگیردار بخش بزرگی از نظام اقتصادی کشور را درگیر خود میکند.
بیماری واگیردار پست لجستیک ایران، برخلاف کرونا، با قرنطینه مهار نخواهد شد. چاره مهار این بیماری تلاش دوشادوش دولت و بخش خصوصی، برای ایجاد یک بازار ساختاریافته و شفاف، بر پایه پلتفرمهای فراگیر و یکپارچه کسب و کارهای شبکهای در صنعت پست لجستیک است.
با توجه به تهدیدهای متعدد محیطی که این روزها فضای اقتصاد کشور را در تسخیر خود دارند و به طور طبیعی بر تجارت الکترونیکی و صنعت پست لجستیک نیز تاثیر شدیدی میگذارند، اگر فکری به حال مهار و درمان این بیماری نکنیم، خیلی زود کار پست لجستیک ایران به ICU خواهد کشید.