تاریخ انتشاريکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۶
کد مطلب : ۲۱۳
۰
plusresetminus
آیا قفل بنزین با کلید لجستیک گشوده می‌شود؟/ بخش اول

معضلی به نام بنزین!

یارانۀ مستمر و گسترده، روی هر کالا یا خدمتی، چیزی مانند هدیۀ شیطان به «دکتر فاوست» است. بهشت خیالی دکتر فاوست بسیار دلپذیر است؛ به ‌شرط آن که همان‌ گونه که او در آن فراز طلایی نمایشنامه آرزو می‌کند، می‌توانستیم در آن بهشت، زمان را از حرکت باز داریم.
معضلی به نام بنزین!
آیا قفل بنزین به دست فعالان پست لجستیک باز می‌شود؟ بله، هیچ اشتباهی رخ نداده است! ذهنیت مرسوم این است که فعالان صنعت لجستیک، و به ‌ویژه پست لجستیک، برای انجام دادن عملیات کسب ‌و کار خود نیازمند دریافت سوخت و به ‌ویژه بنزین هستند (که البته هستند)؛ و تنظیم «مهربانانه» قیمت و تسهیل دسترسی فعالان صنعت لجستیک به این حامل انرژی به ‌وسیلۀ دولت کمک ارزشمندی به کسب‌ و کار بنگاه‌های حاضر در بازار پست لجستیک کشور است. این دیدگاه، مورد حمایت بسیاری از فعالان صنعت لجستیک است و بر اساس این دیدگاه، تیتر این سلسله یادداشت‌ها باید می‌شد: «گشودن قفل لجستیک با کلید بنزین».

ما در پست نوین اما، نگاهی متفاوت به موضوع انداخته‌ایم؛ و شما تیتر این یادداشت را درست خوانده‌اید: آیا لجستیک قفل بنزین را خواهد گشود؟
در این سلسله یادداشت‌ها به بررسی پرسش‌های زیر می‌پردازیم:
- بنزین چطور در حکم‌رانی اقتصادی ایران به یک معضل تبدیل شد؟
 - معضل بنزین چه ابعاد و زوایایی دارد؟
- حل معضل بنزین چگونه به توسعۀ پایدار ایران کمک می‌کند؟
- اکوسیستم لجستیک در حل معضل بنزین چه نقشی دارد؟
- چالش‌های پیشِ روی صنعت لجستیک برای مشارکت در حل معضل بنزین کدام‌اند؟

در قسمت اول این سلسله یادداشت‌ها به این موضوع می‌پردازیم که بنزین چرا و چگونه به یک معضل جدی در سیاست‌گذاری اقتصادی ایران تبدیل شد.

بنزین چطور در حکمرانی اقتصادی ایران به یک معضل تبدیل شد؟
معضل بنزین در اقتصاد ایران از قیمت‌گذاری دولتی غلط آغاز شد؛ اما محدود به آن نماند و مانند سرطانی بدخیم به قسمت‌های گوناگون نظام اقتصادی کشور دست‌اندازی کرد. قیمت‌گذاری دستوری بنزین خشت کجی بود که بر روی آن، دیوار بخش بزرگی از مناسبات اقتصادی ایران (اگر نگوییم همۀ آن) تا ثریا کج رفت و امروز که تحت ‌تأثیر فشارهای محیطی چاره‌ای
جز اصلاح آن خشت کج اول باقی نمانده است، همه نگرانیم که چطور باید دیوار کج را راست کرد؛ بدون آن که ویران و بر سر ساکنان این سرزمین آوار شود.

چرا قیمت‌گذاری صحیح بنزین مهم است؟
درک صحیح و عمیق از مشکل بنزین در ایران، نیازمند شناخت صحیح و علمی از مفهوم «قیمت» در نظام اقتصادی است. قیمت در نظام اقتصادی نقش یک قطب‌نما را ایفا می‌کند که به بازیگران صحنۀ اقتصاد می‌گوید باید چطور تولید و چگونه مصرف کنند.

ممکن است در زندگی شخصی یا کسب ‌و کار ما این سؤال که آیا قیمت فلان کالا یا سرویس مناسب است یا خیر، تا حدی معنا داشته باشد؛ اما در کلیت نظام اقتصادی، این سؤال از اساس بی‌معناست. همان‌ طور که بی‌معنا و مضحک است اگر بپرسیم: آیا عقربۀ قطب‌نما به اندازۀ کافی به جهت مورد نظر ما چرخیده است یا خیر؟

عقربۀ قطب‌نما همواره باید جهت شمال و جنوب را نشان دهد. قیمت هم باید همواره بازتاب واقعیت‌های بازار و منابع اقتصادی در دسترس باشد. سؤال درست در مورد قطب‌نما این است که آیا قطب‌نما به‌درستی تنظیم شده است و آیا جهت شمال و جنوب واقعی را نشان می‌دهد. بر همین اساس، سؤال درست در مورد قیمت کالاها و خدمات در یک نظام اقتصادی هم این است: آیا قیمت از دست‌کاری مصون بوده است؟ و آیا قیمت به ‌درستی نمایان‌گر روابط بازار و ساختار منابع اقتصادی است یا خیر؟
قیمت‌گذاری بنزین در ایران، مانند نظام تولید و شبکۀ توزیع این خون بی‌رنگ رگ‌های اقتصاد، به‌طور کامل در انحصار دولت است؛ و مثل (تقریباً) تمام تجربه‌های موجود دیگر از قیمت‌گذاری دولتی، نرخ بنزین در ایران نیز نه بازتاب واقعیات بازار و روابط اقتصادی، بلکه انعکاس آرزوها و تصورات سیاست‌گذاران اقتصاد ایران در طول بیش از شش دهۀ گذشته بوده است.
 
قیمت بنزین (و البته گازوئیل) با یارانۀ سنگینی که از دولت دریافت می‌کند، مانند قطب‌نمایی دست‌کاری‌ شده، کشتی اقتصاد ایران را به ناکجا آباد هدایت کرده است؛ و آن‌چه این موقعیت را ترسناک‌تر می‌کند، این است که امروز، در آستانۀ حذف اجباری یارانۀ بنزین هنوز بسیاری می‌پرسند: واقعاً لازم است یارانۀ بنزین را حذف کنیم؟ در واقع، به نظر می‌رسد اقتصاد ایران در حالی با یک بیماری جدی و شاید حتی بتوان گفت بدخیم دست‌ به ‌گریبان است که بسیاری از ایرانیان، به ‌ویژه آن‌ها که مانند فعالان صنعت لجستیک زندگی و فعالیت اقتصادی‌شان با قیمت سوخت پیوند خورده است، می‌پرسند: آیا اتکای کشور به بنزینی یارانه‌ای واقعاً یک مشکل است؟

 چرا باید از ارزانی بنزین ناراحت باشیم؟
یارانۀ مستمر
و گسترده، روی هر کالا یا خدمتی، چیزی مانند هدیۀ شیطان به «دکتر فاوست» است. بهشت خیالی دکتر فاوست بسیار دلپذیر است؛ به ‌شرط آن‌ که همان ‌گونه که او در آن فراز طلایی نمایشنامه آرزو می‌کند، می‌توانستیم در آن بهشت، زمان را از حرکت باز داریم.
هیچ‌ کس از فراوانی و ارزانی ناراحت نمی‌شود؛ مشروط بر آن که این وضعیت قابل ادامه دادن باشد. چرخۀ طبیعی تولید و تجارت در نظام اقتصادی منطبق بر منطق «ارزش جایگزینی» منابع را صرف تولید و محصول نهایی را قیمت‌گذاری می‌کند؛ اما یارانه این منطق را دچار اختلال می‌سازد.

در واقع، میزان تولید و نحوۀ قیمت‌گذاری محصول یا خدمت به‌ گونه‌ای انجام می‌شود که با فروش محصول بتوان منابع به ‌کار رفته در تولید را جایگزین کرد. اما وقتی یک نهاده کلیدی (مانند بنزین) با دریافت یارانۀ سنگین از قیمت تعادلی خود به قیمتی بسیار پایین‌تر منحرف می‌شود، این قیمت غیرطبیعی تصمیم‌گیری‌های چرخۀ تولید و تجارت را به انحراف می‌کشد؛ و جایگزینی منابع دیگر، نه بر اساس عملکرد اقتصادی واقعی چرخه، بلکه با اتکا به منابع اعطا کنندۀ یارانه انجام می‌شود.

اما از آن جا که این منابع محدود هستند و برخلاف منابع مورد استفاده در یک چرخۀ تولید و تجارت آزادانه، نه تجدید، بلکه مصرف می‌شوند، عاقبت روزی فرامی‌رسد که نه منبعی برای جایگزینی نهاده و ادامۀ فعالیت چرخۀ تولید و تجارت باقی مانده است و نه چرخۀ تولید تجارت سازمان‌دهی و توان مناسب برای خلق ارزش و تأمین منابع مورد نیاز خود را دارد. درست مانند آن لحظۀ تلخ در نمایشنامۀ فاوست، آن جاکه فاوست می‌فهمد صدای بیل و کلنگی که به گوشش می‌رسید، نه صدای ساخت‌ و ساز و آبادانی، که صدای کندن چاه بلا بوده است.

متأسفانه، این اتفاقی است که برای بنزین یارانه‌ای در اقتصاد ایران در حال رخ دادن است. ما فاصلۀ زیادی با لبۀ پرتگاهی نداریم که یارانۀ بنزین به اسم ساخت ‌و ساز و آبادانی بر سر راه اقتصاد ایران کنده است. با مختل شدن این نظم یارانه‌ای، صنعت لجستیک قاعدتاً یکی از اولین بازیگران نظام اقتصادی خواهد بود که به درون پرتگاه سقوط می‌کند؛ اما در پی این سقوط، بخش‌های زیادی از اقتصاد کشور را با خود به قعر چاه خواهد کشید. در عین حال، صنعت لجستیک همان دستاویز نجاتی است که اقتصاد ایران با اتکای به آن می‌تواند از سقوط در پرتگاه بنزین یارانه‌ای در امان بماند.

در قسمت بعدی این یادداشت به پاسخ این پرسش می‌پردازیم که قطب‌نمای نامیزان قیمت یارانه‌ای بنزین چه انحرافی در مسیر کشتی اقتصاد ایران ایجاد کرده است و نظام اقتصادی کشور چقدر و چطور از مسیر مناسب خود دور افتاده است.
 
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما