یکی از تاثیرات کلیدی نظام تجارت الکترونیکی و پست لجستیک بر اقتصاد هر کشور، تغییر سطح و ساختار تقاضا برای نقدینگی است. حذف فرآیندهای توزیع سنتی در نظام فروش الکترونیکی، میتواند فاصله تولید محصول تا پرداخت بهای آن توسط مصرفکنندۀ نهایی را به شدت کاهش دهد؛ در نتیجه میزان سرمایه در گردش مورد نیاز بنگاه کاهش یافته و میزان تقاضا برای نقدینگی نیز کمتر میشود.
فعالان صنعت پست لجستیک برای یافتن بازارهای جدید و قیمتگذاری مناسب خدمات خود و تقویت همگرایی با ذینفعان صنعت، باید ارزیابی مناسبی از ارزشهای خلق شده در اکوسیستم اقتصادی داشته باشند.
مهمترین مشتری صنعت پست لجستیک در دنیای امروز فعالان تجارت الکترونیکی، به خصوص در بخش B2C هستند.
ارتقای رفاه مصرفکنندۀ نهایی به واسطه عواملی همچون افزایش حق انتخاب و کاهش زمان و هزینه دسترسی به محصول، مهمترین ویژگی ارزشآفرین صنعت پست لجستیک و تجارت الکترونیکی است.
اما واقعیت این است که دامنه تاثیرات مثبت تجارت الکترونیکی بر نظام اقتصادی و رفاه مصرفکننده بسیار فراتر از اینهاست و تا بهبود عملکرد ساختارهای کلان اقتصادی نیز امتداد مییابد.
پستنوین در این یادداشت به بررسی اثرات مثبت کلان توسعه شبکه تجارت الکترونیکی و پست لجستیک و شناسایی ذینفعان کلان آن میپردازد.
در قسمت اول این یادداشت به بررسی تاثیر صنعت پست لجستیک بر حجم سرمایه در گردش و تقاضای نقدینگی نظام اقتصادی میپردازیم.
یکی از تاثیرات کلیدی نظام تجارت الکترونیکی و پست لجستیک بر اقتصاد هر کشور، تغییر سطح و ساختار تقاضا برای نقدینگی است.
پیش از آنکه به بررسی نحوه تاثیرگذاری توسعه تجارت الکترونیکی و پست لجستیک بر سطح و ساختار تقاضای نقدینگی در نظام اقتصادی بپردازیم، بهتر است ببینیم تقاضا برای نقدینگی چیست و میزان آن چگونه تغییر میکند و چرا در نظام اقتصادی عاملی تعیینکننده است.
تقاضا برای نقدینگی و تاثیرات آن بر ساختارهای اقتصاد کلان
خرید هر کالایی در بازار، متکی به استفاده از پول نقد یا اعتبار است. در واقع مصرفکننده هنگام دریافت کالا یا خدمت مورد نظر خود، یا بهای آن را به صورت نقد به فروشنده میپردازد و یا به اندازه قیمت محصول به فروشنده بدهکار میشود و به این ترتیب از اعتبار خود نزد فروشنده استفاده میکند.
اعتبار اصولا مبتنی بر شناخت بستانکار از بدهکار و اطمینان او از بازپرداخت بدهی در زمان مقرر است. در دنیای تولید و تجارت امروز، پیچیدگی روزافزون شبکه ارتباطات و متنوع شدن ارتباطات تجاری سبب شده است که ایجاد شناخت موردی و قابل اتکا میان خریدار و فروشنده که منجر به تولید اعتبار میشود، بسیار دشوارتر از گذشته شود.
از سوی دیگر بسیار پیش میآید که منابع نقدی خریدار برای تسویه بهای محصولات و خدمات مورد نیاز او کافی نباشد. در این شرایط خریدار در یک تراکنش مالی دو مرحلهای، ابتدا اعتبار خود نزد یک مرجع ثالث، مثلا بانک را تبدیل به نقدینگی میکند (در واقع از آن مرجع استقراض میکند) و سپس با پول نقد حاصل از این استقراض، فاکتور کالا یا خدمات مورد نظر را نقدا تسویه میکند.
این استقراض، "تقاضا برای نقدینگی" را شکل میدهد و "قیمت پول" را در بازار تعیین میکند. قیمت پول یا همان نرخ بهره، یکی از پارامترهای کلیدی اقتصاد کلان است که در میزان تورم، تغییر سطح رفاه، نحوه توزیع ثروت و بهای تمام شده تولید کالاها و خدمات و تصمیمگیری در زمینه سرمایهگذاری موثر است.
تقاضا برای نقدینگی چگونه تغییر میکند؟
بخشی از تقاضا برای نقدینگی، ناشی از تمایل مصرفکننده به هزینهکردی بیش از میزان درآمد است. این موضوع به عوامل متعدد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ربط دارد و از دایره بحث در مورد رابطه پست لجستیک و تجارت الکترونیکی با سطح تقاضای نقدینگی بیرون است.
اما دو پارامتر دیگر نیز در شکل دادن سطح و ساختار تقاضای نقدینگی موثر هستند که پست لجستیک و تجارت الکترونیکی بر آنها تاثیر میگذارند. یکی از این عوامل، ماهیت فرآیند تولید و تجارت است.
به طور طبیعی میان فراهم شدن مواد اولیه و امکانات مورد نیاز برای تولید یک محصول یا ارائه خدمت و عرضه این محصول یا خدمت به مصرفکنندۀ نهایی و تسویه فاکتور آن یک فاصله زمانی وجود دارد.
در مورد بعضی از کالاها و خدمات، مانند غذا خوردن در یک رستوران، این فاصله زمانی، در مقیاس چند ساعت تا چند روز است و در بعضی موارد، مانند خرید کتاب یا اسباببازی، این فاصله زمانی میتواند بسیار بلند، در مقیاس چند ماه تا حتی چند سال باشد.
هر تولیدکننده محصول یا ارائهدهنده خدمتی علاوه بر مجموعۀ مواد اولیه و ابزار آلات و زیرساختهای موردنیاز برای انجام کار خود به حجمی از نقدینگی یا اعتبار احتیاج دارد که هزینههای تولید و عرضه محصول/سرویس را از زمان آغاز فرآیند تولید و عرضه تا زمان پرداخت بهای آن توسط مصرفکنندۀ نهایی پوشش دهد.
این نقدینگی و اعتبار که از آن به عنوان "سرمایه در گردش" یاد میشود یکی از منابع بسیار کلیدی تولید تقاضا برای نقدینگی در نظام اقتصادی و یکی از عوامل تاثیرگذار بر محدودیتها و هزینه تولید است.
در شرایطی که بزرگترین سرفصل وامهای شبکه بانکی در بخش تولید، ظرف 5 سال گذشته، به تامین سرمایۀ در گردش اختصاص پیدا کرده و بیشترین سوبسید دولت در زمینۀ تخصیص اعتبارات بانکی نیز مصروف تامین سرمایه در گردش شده است؛ پایش فضای کسب و کار کشور از سوی اتاق بازرگانی ایران نشان میدهد که در تمام این مدت، موضوع تامین سرمایۀ در گردش، یکی از سه چالش مهم فعالان اقتصادی در اداره یا توسعه کسب و کارشان بوده است.
پست لجستیک و تجارت الکترونیکی چگونه منجر به کاهش سرمایه در گردش مورد نیاز میشوند؟
هر اندازه فاصله زمانی میان تهیه ملزومات تولید و عرضه محصول/خدمت با دریافت آن توسط مصرف کنندۀ نهایی و تسویه فاکتور آن بیشتر باشد؛ میزان سرمایه در گردش مورد نیاز برای تولید و عرضه محصول/خدمت افزایش مییابد.
بخش مهمی از فاصله زمانی میان تهیه ملزومات و اجرای فرآیندهای تولید تا دریافت و پرداخت بهای آن توسط مصرفکنندۀ نهایی، زمانی است که یک کالا در شبکه توزیع و نظام خردهفروشی در انتظار مشتری باقی میماند.
حذف فرآیندهای نظام توزیع در خردهفروشی سنتی و جایگزینی نظام فروش الکترونیکی، میتواند فاصله تولید محصول تا پرداخت بهای آن توسط مصرفکنندۀ نهایی را به شدت کاهش دهد و به این ترتیب میزان سرمایه در گردش مورد نیاز بنگاه کاهش یافته و به تبع آن تقاضا برای نقدینگی کمتر میشود.
در مورد نقشآفرینی صنعت پست لجستیک و تجارت الکترونیکی در زمینۀ کاهش نیاز به سرمایه در گردش باید دو نکته را مورد توجه قرار داد:
اول) این تاثیر در حوزۀ کالاهای گوناگون به یک اندازه نیست و بیشترین ارزشافزودۀ تجارت الکترونیکی و صنعت پست لجستیک از طریق کاهش نیاز به سرمایه در گردش در کالاهای SMCG (کندفروش) گران قیمت ایجاد میشوند. بازار این دسته از کالاها یکی از بازارهای هدف بسیار پرظرفیت برای توسعه خدمات تجارت الکترونیکی و پست لجستیک محسوب میشود.
دوم) استفاده از کانالهای فروش مدرن تنها زمانی منجر به کاهش سرمایه در گردش مورد نیاز، یا به عبارت دیگر افزایش کارایی سرمایه در گردش میشود که نظام تولید و عرضه محصول نیز متناسب با این شرایط تغییر کند. اگر فعالان تجارت الکترونیکی و پست لجستیک میخواهند از این اهرم برای توسعه بازار خود استفاده کنند؛ باید فراتر از تاسیس یک کانال فروش عمل کرده و به عنوان یک شریک و مشاور، در کنار تولیدکنندگان و عرضهکنندگان کالا برای اصلاح زنجیره تولید و عرضه محصول قرار بگیرند.